آدرس دفتر مرکزی : تهران - میدان انقلاب اسلامی - جنب سینما بهمن - پلاک 32
آدرس دفتر مرکزی : تهران - میدان انقلاب اسلامی - جنب سینما بهمن - پلاک 32
جریان انحرافی از
روز انتخابات سال 88 به این سو، مشغول تمرین دیالوگهایی است که برای بازی
این جریان در نمایش "اعتراض" به عنوان پردهای دیگر از پازل حرکت فتنهگران
بهکار خواهد رفت.
نظام و مردم جمهوری اسلامی ایران طی ۱۸ ماه آینده با دو گذرگاه بسیار مهم و خطیر مواجه هستند.
نخست انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی و پس از آن نیز انتخابات ریاست جمهوری
برای دولت یازدهم. دو عرصه خطیری که البته رخدادهای گذشته بر کشور در ۸
ماه فتنه سال ۸۸، سایه سنگینی بر آنها خواهد انداخت.
سنگینی از آن رو که دست فتنهگران به عنوان برگه اول دشمن برای مردم رو شده
است و ماهیت جریان انحرافی لانه کرده در دولت نیز به عنوان برگه همچنان رو
نشده دشمن، تا حد زیادی برای مردم و خواص دلسوز کشور برملا شده است.
در واقع سنگینی این سایه از آن روست که دشمن و سربازان داخلیاش، پس از
اتفاقاتی که در فتنه ۸۸ و همچنین در یومالله ۹ دی رخ داد دیگر به سادگی
نخواهند توانست به عرض اندام بپردازند و از طرفی بازی با مهرههای رو شده
نیز از جانب آنها (به دلایل مختلف) با فرمولهای سابق انجام خواهد شد.
جریان انحرافی برای انتخابات مجلس کاندیداهای شاخصی نخواهد داشت.
در واقع، بیریشه بودن این جریان و کوتولگی اعضا و لیدرهای آن، منحرفین را
از اعمال این گزینه ناتوان ساخته است. اگرچه باید اذعان کرد آنها نیز بدشان
نمیآمد همچون فتنهگران، چهرههایی مثل موسوی یا کروبی را در اختیار
میداشتند که مثلاً در صورت رد صلاحیت شدن آنها بتوانند با اعتراض به این
رد شدن عرض اندام کنند.
اما در مجموع هیچیک از این امکانات برای منحرفین وجود ندارد و آنها
چارهای ندارند که برای انتخابات مجلس از "تور" استفاده کنند و با هر
ابزار ممکنی سعی کنند کاندیداهایی را تا هر حدی با خود همراه کنند.
در واقع هنگامی که هنوز هم برخی از خواص کشور در بیان علت انحراف عاجز
هستند و یا هنگامی که هنوز هم وقتی لیدر جریان انحرافی به مجلس میرود و
برخی با او روبوسی میکنند، باید از این گزینه ترسید که سادهلوحی عدهای
به دشمن تنفس مصنوعی بدهد و او را برای حرکتهای آیندهاش امید بخشد.
از سوی دیگر باید این نکته را با توجه به تمام حرفها و حرکاتی که منحرفین و
حامیان آنها از بعد از انتخابات سال ۸۸ از خود بروز دادهاند در نظر داشت
که آنها برای مجلس شورای اسلامی جایگاهی قائل نیستند و اگر هم برای تصدی
کرسیهای مجلس و یا همراه کردن برخی نمایندگان فعلی و آتی در تلاش هستند به
این دلیل است که آنها به هموار کردن راه آینده خود بیشتر از هر چیز
دیگری میاندیشند.
به سخن دیگر پر بیراه نیست اگر خیز اصلی جریان انحرافی از هم اکنون را به
سمت انتخابات دولت یازدهم بدانیم و کارهای از هم اکنون آنها را ناظر به
نقشههایی بدانیم که منحرفین برای هدف ۱۸ ماه بعد خود در خواب دیدهاند.
* "اعتراض"، راهبرد اصلی
جریان انحرافی در مجاری قانونی، توانایی پیشبرد خواستههای خود را نه در انتخابات مجلس نهم دارد و نه در انتخابات دولت یازدهم.
بنابراین یک چاره بیشتر در مقابل آنها نمیماند و آن گزینهای به نام
اعتراض است. حال اینکه این اعتراض به چه صورتی جلوهگر شود بسته به موقعیت
خواهد بود.
ضمن آنکه بستر بروز این اعتراض باید در هم عرضی دو واکنش به پیش برود که
واکنش اول اعتراض بر مسند نشستگان است و دوم اعتراض هواداران.
این همان نکتهای است که مثالهای فراوانی از تحرک جریان انحرافی برای دست
یازیدن به آن و یا تست آن وجود دارد مثالهایی چون خانه نشینی و یا جشن
هواداران.
و یا در زمینه به اعتراض کشاندن هواداران نیز جریان انحرافی تاکنون چند
مرتبه و به صورت آشکار در رسانههایی که برای انعکاس افکار منحرفین نیز
مشتاق نشان دادهاند از به عرصه آمدن هوادارانش در محیط اجتماع سخن گفته
است.
این در حالی است که حضور این جریان در پشت پرده برخی اقدامات خاص که برای
تست میزان توانایی گردهمآوری آنها انجام شده است نیز بهوضوح مشاهده
میشود.
بر این نکته تاکید میشود که جریان انحرافی که هماکنون بر برخی منابع ثروت
و کرسیهای قدرت دست یازیده است، برای گلوگاههای پیشرو به این دلیل که
نخواهد توانست از مجاری قانون به اهدافش برسد و از طرفی قدرت بازی در پشت
پرده را نیز ندارد به تنها راه حل موجود یعنی "اعتراض" دست خواهد یازید.
راهبردی که علاوه بر تلاشهای سیاسی جریان انحرافی و تقلای آنها برای پیوند
خوردن با جریان فتنه به عنوان گزینه اصلی مد نظر آنها خواهد بود.
راهبرد "اعتراض" برای آنها به مثابه "تبری" میماند که جریان انحرافی در
دست گرفتن آن را برای قالب کردن باورهای غلط خود در ساختار انقلاب اسلامی
ایران آرزو دارد.