وبلاگ خبری جلسات هفتگی جبهه حامیان ولایت

آدرس دفتر مرکزی : تهران - میدان انقلاب اسلامی - جنب سینما بهمن - پلاک 32

وبلاگ خبری جلسات هفتگی جبهه حامیان ولایت

آدرس دفتر مرکزی : تهران - میدان انقلاب اسلامی - جنب سینما بهمن - پلاک 32

نامه سرگشاده مشاور شهید رجایی به میرحسین موسوی

حسن عسکری راد ، مشاور شهید رجایی نامه سرگشاده ای را خطاب به میرحسین موسوی منتشر کرد.
جناب آقای موسوی زید عزه
سلام علیکم
این دومین نامه است بحضورتان تقدیم می دارم. اولین نامه را که در 9 خرداد بمناسبت انتخابات ریاست جمهوری برایتان نوشتم، به نکاتی اشاره و تاکید کردم، نکند آنچنان در سراب صف زیبایی سبزپوشان و حمایت همراهان اهریمنی زر و تزویر سیاستمداران کهنه کار محاصره شوید که تشخیص را از چاه برای شما ممکن نشود و زمانی بخود آیید که دیگر دیر شده باشد. اکنون خودتان قضاوت کنید با تنگی آن حلقه محاصره چه اتفاقی افتاده است . گره ای که آن روز می توانستید با دست بازکنید، اکنون با دندان هم نمی توانید بازکنید. لطفا" آن ضرف المثل معروف را به یاد بیاورید که ((وقتی جاهلی سنگی را به چاه می اندازد، 40 عاقل هم نمی تواند آن را درآورد.))
اما حضرتعالی که یک عنصر فرهیخته سیاسی حوزه خردورزی بودید و با هشت سال تجربه مدیریت حساس اجرایی و بیست سال در حاشیه امن ، فراز و فرودهای کشور را رصد کرده بودید، چرا چنین کردید که فرصت طلایی 40 میلیون رای دهندگان آزاد اندیش ایرانی را هدر دهید؟ شما که این همه سال غنودن و استراحت در سایه امن را به کار فرسایشی در میدان تلاش ترجیح داده بودید حداقل نمی توانستید به خودتان زحمت بدهید و حرکت رو به رشد این ملت خواهان عدالت را دنبال کنید؟ آیا نمی خواستید باور کنید که این ملت بپاخاسته بعد از گذر از دوره جنگ تا امروز چگونه توانسته قدم به قدم خرابیها را بازسازی و تدریجا" با پوست اندازی سیاسی خود راتعدیل و خرابی های جنگ را با لطف الهی ترمیم کند؟ یادمان هست ، امام راحل (ره) در پایان دوره تبعید رژیم ستمشاهی و آغاز ورود به سرزمین ستمدیده ایران – با آنکه هنوز جنگی اتفاق نیفتاده بود- به این مضمون فرمود)) برای ساختن کشور- ایران – 20 سال وقت لازم است ؟ )) وقتی ، روح این گفتار حکمیانه را اکثر نسل جوان خوب درک کرده بود که دیدیم رکود موفقیت های مختلف در عرصه های علمی جهانی را می شکست و پیش می تاخت چگونه شما که عنصر سیاسی حاضر در صحنه بودید نگرفتید که : تکلیف ما برای رسیدن به عزت استقلال سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی چیست ؟ شما که کوله باری از تجربه سیاسی داشتید و هشت سال هم به دوره نخست وزیری خود تحت عنایت آن پیر فرزانه افتخار می کنید- که حق هم دارید- آیا نباید باور کنید بعد از این همه خرابی های جنگ ، موفقیت کلیدی ما براساس توصیه همان بزرگمرد انقلاب، در سایه وحدت و همدلی زیر نظر ولایت فقیه بوده است ؟ لطفا همین جا به ملت پاسخ دهید. پس چرا در این انتخابات با آنهمه توصیه های حکیمانه و دردمندانه ولی فقیه زمان ، با زیرکی خاص از اطاعت معظم له سرپیچی کردید؟ - مرا ببخشید – خودتان داوری کنید، بنی صدر چه کرده بود که شما نکردید؟
شما که دانش آموخته مدرسه روشنفکری بودید و سنگ قدرتمداری را بر سینه خود کوفتید و در ایام انتخابات به اعتبار شورای نگهبان خدشه وارد کردید و با تحریک احساسات مردم این همه غتله بر پا کردید آیا قانون پذیر بودید یا قانون گریز؟ راستی آیا این گونه و گفتار انتخاباتی تان ولایت فقیهی بود؟
اکنون بازگردید به دوره 8 سال نخست وزیری تان و فیلم همان دوران مدیریت خویش را واکاوی کنید و ببینید مردم عاشق ولایت ، زیر سایه رهبری امام بزرگوار برای حمایت دولت شما چه کردند؟ یادتان می آید مردان و زنان سراسر کشور، گوئی همه شان اعضاء دلسوز یک دولت شده بودند و عامه مردم نه فقط هر چه داشتید با قناعت به کمتر، بیشترین را به جبهه ها فرستند که حتی فرزندشان را برای دفاع از انقلاب و سرزمین اسلامی روانه جبهه ها کردند. آیا باور کنید مدیریت دفاع مقدس تنها با شما نبود که سرنخ اصلی آن در دست رهبری و مردم بود؟
بد نیست یادتان بیاورم یکبار طبق روال جاری ، با اعضاء دولت شما به حضور یکی از مراجع آن روز در قم که امید امام و انقلاب هم بود، رسیدیم ، وقتی گفتید: آمدیم رهنمود بگیریم ، در جواب به صراحت گفت : آقای موسوی تا کی رهنمود؟ بس است بروید کار کنید و مشکل مردم را حل کنیدو...
اکنون ، آقای موسوی گرفتید مشکل شما کجا بود ؟ عزیزم کشوری که سلطه طلبان جهانی بخاطر انقلابش جنگ را بر آن تحمیل کرده بودند، برای اداره آن مدیریت ویژه می خواست که اگر وجود نازنین امام بزرگوار نبود شما از عهده درست آن بر نمی آمدید. بیاد بیاورید برای حل معضلات کشور چرا بارها به امام (ره) پناه بردید و حتی استعفا دادید؟ امروز هم که اکثر مردم از سابقه شما اطلاع داشته حاضر نبودند شما را به مسئولیت ریاست جمهوری انتخاب کنند. که انتخاب نکردند. چرا از مصادر قانونی کشور گله دارید؟
مردم فرانسه با همه احترامی که به ژنرال دوگل – قهرمان جنگ جهانی – قائل بودند، بعد از جنگ ، رای اختیار کامل به مدیریت او ندادند، ملت ما بیدار است و انتظار دارد با مدیریت اجرایی متعهد، مردمی ، شجاع و تلاشگر، کشورشان مانند برخی از کشورهای پیشرفته جنوب شرق آسیا حتی جلوتر از برنامه چشم انداز به قله پیشرفت برسد. شاید شما در اتاق فکر، یک رجل سیاسی اقتصادی مفیدی باشید اما برای مدیریت ارشد اجرایی کشور جامعیتی از صفات ناب می خواهد- که با عرض معذرت – شما برخی از آنها را نداشتید. چرا اینهمه به این و آن متوسل می شوید و کشور را به معرکه زورآزمایی و ایجاد تنش و آشوب می کشانیدو مردم را در هاله ابهام فرود می برید؟ آیا باور ندارید عرض و آبروی خود می برید و زحمت دیگران می دارید؟
حال که رشته گفتار به اینجا رسید، براساس اسناد تاریخ ، اگر جنگ های کشورهای آفریقایی ، عربی ، آسیایی و اخیرا افغانستان و عراق را پیگیری کنیم می بینیم چه بلائی بر سر مردم آمده و می آید، آیا توجه داریم دول استعماری به این سادگی حاضر نیستند دست از سر این کشورها بردارند؟ اگر توانستند به زور و اگر نه تحت عنوان – آزادی دروغین – با خواب و خام کردن دولتها و ملتها، تا کودتا و انقلاب های مخملین و سایر دست آویزهای روز، چون نگرانی جامعه جهانی از خطر هسته ای شدن کشورهای رو به رشد با تهدید به چند گزینه – تحریم تا حمله نظامی – برنامه از پا درآوردن کشورهای مورد نظرشان را در دستور کار خود قرار می دهند و ...
راستی هنوز نمی خواهید بپذیرید بیگانه غربی هنوز به این کشور ما چشم طمع دارد؟ لطفا با این دسته گلی که همین دو هفته به آب داده اید به دقت پیگیری کنید، نه فقط رسانه های غربی که سران شان با همصدائی سردمداران رژیم جعلی اسرائیل در کمال وقاحت برای بر افروختن آتش شعله های فتنه چگونه با نام حمایت از شما کف زدند و هورا کشیدند
جناب موسوی مملکت داری در شرائط امروز علاوه بر شرائط مقرر در قانون به بینش ، تدبیر، تلاش و شهامت ویژه نیاز دارد. به نظر می رسد یکی از مشکلات شما این است که در سایه استراحت 20 ساله تصور کردید بعد از پایان مدیریت شما در جنگ ، دیگر مشکلی نداریم و یا شاید برخی اصلاح طلبان ، مدتها روی شما کار کردند تا آماده شدید با یک دید مشترک در این دوره بپاخیزید و یکباره همه خواسته های فرو خورده شان را برآورده سازید! اکنون ملاحظه کنید تا کجا شما را به پیش راندند؟ بد نیست برگردید و بخش هایی از مناظره های انتخاباتی تان را مرور کنید که چگونه هر چه خواستید تهمت زدید و توهین کردید و ... اما خودتان تحمل هیچ عکس العمل – حتی از مجری برنامه را نداشتید که به شما بگوید از چارچوب مناظره خارج نشوید و ...
در ادامه آن ، در روز انتخابات صبر نکردید تا اگر اعتراضی دارید در موعد مقرر و از مجازی قانون پیگیری کنید. پس به همه تاختید. همه مبانی و معیارهای قانونی را تخطئه و به تقلب کاری متعهم کردید و با عدم اطاعت از توصیه های رهبری زمان ، حتی تبعیت پذیرفته شده خودتان از امام راحل (ره) را که تا ظهور مهدی موعود(عج) به عنوان دستورالعملی برای نسل ها ثبت شد که ((پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت آسیبی نرسد)) به بایگانی سپردید و به صلاحیت خویش لطمه بزرگ زدید و با غائله بر پا کرده خود دشمنان داخلی و خارجی را شاد و امیدوار کردید و عزت و اقتدار اسلامی ملی بدست آمده 30 ساله نظام را در هم شکستید. پس نه تنها وفاداران به انقلاب اسلامی – حتی بخشی از آنها که بدلیل پاکدستی و رابطه و پیوند مدیریتی تان با دو بزرگوار انقلاب به شما رای دادند- همه را شرمنده ساختید و امید سایر ملت های آزاد جهان را نیز بر باد دادید! برادر عزیز! شما که همه پلها را پشت سرخود خراب کردید. راستی آن ادعای قانونمداری تان چه شد؟
آقای موسوی ! شما و حامیانتان ادعا می کنید در تهران خاصه مناطق شمالی ، به دلایلی که می دانید، اکثریت آراء به نفع شما بود. حتی هم همین است . اما چرا این تصور را به استان تهران و سایر استانها تسری می دهید؟ چرا نمی خواهید باور کنید آقای احمدی نژاد در طول 4 سال حداقل دوبار در همه استانها و شهرها علاوه بر حضور کارشناسانه خود و اعضای دولتش برای اخذ تصمیم سازندگی و توزیع عدالت اجتماعی ، اکسیر محبت دیدار مردمی را در کام اکثر مردم چکانید و اکنون در این انتخابات با حضور اکثریت چشمگیر، همان مردم خواستند خدمت صادقانه اش را پاس دارند- که پاس داشتند- وانگهی 4 سال پیش ، رقیب اصلی این دوره شما که آن روز خیلی شناخته شده نبود از حریف قدر خود با شگفتی تفاضل آراء پیشی گرفت ، آیا نمی خواهید آراء حتمی آن دوره رقیب تان را با آراء شناخته شده جدید این دوره که حاصلش بیش از 24 میلیون خواهد شد به نفع ایشان اعتراف کنید؟ لطفا بیش از این به خودتان این همه زحمت ندهید که اکثریت 85% آراء صندوق های رای را به نفع خود مصادره کنید. نه ملت بیدار ما و نه ملل آزاده جهان این ادعای غیر منطقی و غیر مستند را از شما نمی پذیرند. با این همه هرچند معتقدم هر چه زودتر به معیارهای قانونی احترام بگذارید اکثر این ملت سرفراز شما را به گرمی خواهد پذیرفت بلکه در موعد مقرر هر آنچه از حقیقت رونمائی شود، همه انسان های آزاده مان با بازگشت به صمیمت و احترام به هم ، قانونمداری را در کشور نهادینه سازند.
با پوزش خاص
حسن عسکری راد
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد