متاسفانه بیانیههای صادره از سوی آقایان موسوی و کروبی مفاهیمی متفاوت را به ذهن متبادر میسازد. همان مفهومی که ماهها قبل القاء آن را آغاز کردند. «اگر بگذارند میرحسین موسوی پیروز میشود» معنای مخالف این القاء این بود که اگر پیروز نشد، نگذاشتند.
بیش از آن که نتیجه انتخابات و میزان مشارکت بهتآور باشد، بیانیههای صادره بهتآفرین است. آیا واقعا این بیانیهها را آقایان موسوی و کروبی نوشتهاند؟
آیا احترام به رای مردم اینگونه باید به نمایش گذاشته شود که آن را «خیمهشببازی دستاندرکاران انتخابات و صداوسیما» بنامیم.
آقایان بهتر است با تسلیم به خواست ملت به تحلیل ضعفها و نقاط کور و منفی تبلیغات خود نگاهی بیندازند.
مردم میپرسند مگر ناظران و نمایندگان نامزدها بر سر صندوقها حضور نداشتند که داشتند و مگر شمارشها و صورتجلسات و آراء به امضا آنان نرسیده که رسیده پس اعتراضها به چیست؟ موج سبز امروز بیش از هر چیز نیازمند عقلانیت در مواجهه با یک ناکامی سیاسی است. عرصه سیاست همواره با تصویرهای پیدرپی شکست و پیروزی ظاهری مواجه بوده است. هرچند در نگاهی بلندتر در عرصهای که گلوها برای خدمت فریاد برمیآوردند شکست و پیروزی بیمعناست.
فراموش نکردهایم انتخابات دوم خرداد 76 نیز تصویری بود از رقابتی تنگاتنگ.
ناطق نوری نامزد مورد حمایت جریان اصولگرا در مقابل سید محمد خاتمی در حالی که شمارش آرا به اتمام هم نرسیده بود با پیام تبریک خود به رئیسجمهور منتخب پایبندی خود به قواعد دموکراتیک را نشان داد.
نامزدهای معترض امروز نیز میتوانستند اعتراضات خود را با ادبیات و روشی بهتر مطرح کنند تا هم منجر به تنشهای اجتماعی نشود و هم بدون بهانهجویی و غوغاسالاری خواستههای خود را در مسیرهای قانونی تعیینشده دنبال کنند.
در پس واژههای این بیانیههای اهانتآمیز میتوان تاثیرات همان لایههای تند و افراطی را مشاهده کرد که همواره از نقشآفرینی آنان در پشت صحنهها نگران بودیم.
کاش آقایان به جای تحریکات و اهانتها، اخلاق شکست و پیروزی را به جوانانی که اولین گامهایشان را در مسیر مردمسالاری دینی برداشته بودند، میآموختند.
بسیا عالی بود کاش آقایان بفهمند