وبلاگ خبری جلسات هفتگی جبهه حامیان ولایت

آدرس دفتر مرکزی : تهران - میدان انقلاب اسلامی - جنب سینما بهمن - پلاک 32

وبلاگ خبری جلسات هفتگی جبهه حامیان ولایت

آدرس دفتر مرکزی : تهران - میدان انقلاب اسلامی - جنب سینما بهمن - پلاک 32

ُ؛؟کدام نقد؟ کدام حقیقت؟

در طول حیات ۳۰ ساله انقلاب اسلامى هیچ دولتى را نمى توان سراغ گرفت که در حد و اندازه دولت نهم مورد نقد غیرمنصفانه مخالفان و چوب تخریب قرار گرفته باشد.

آن روز که احمدى نژاد در بازدید از نمایشگاه مطبوعات در اولین سال مسوولیت خود، نقد را نعمت بزرگ براى دولت ها برشمرد و تاکید کرد سیاست دولت نهم آن است که در مقابل هر سخنى موضع گیرى نکند و دولت مصمم است به دور از فضاسازى رسانه اى مخالفان، خدمت به مردم را رسالت خویش قرار دهد، بسیارى تصور کردند این شعارى بیش نیست. امروز که رفتار چهار ساله دولت در مقابل این حجم تخریب نه انتقاد را رصد و سخنان چهارشنبه گذشته رئیس دولت اصولگرا در جمع خبرنگاران را مشاهده مى کنیم در مى یابیم دولت نهم تاکنون نشان داده است بر همان میثاقى که در رابطه با نقدپذیرى در آغازین روزهاى مسوولیت با مردم بسته بود، پایبند است. اما نقد چیست و تا کجا مى توان پذیراى آن شد؟ بسیارى معتقدند نقد با «شک» آغاز مى شود و منتقد با بیدار کردن «شک» مى کوشد تا پایه هاى «یقین» را در ضمیر انسان ها استوار سازد.
در واقع کار نقد آزاد کردن «حقیقت» از بند «دگم اندیشى» و «جزمیت» است و هر تفکرى که جزمیت را تبلیغ و تشویق کند، از حقیقت فاصله مى گیرد. نقد همچون چاقوى جراحى است، هر چند برخى آن را به اشتباه ساتور قصابى مى پندارند. در این صورت فقط نقدى پذیرفتنى است که با نگاه چاقوى جراحى به آن نگریسته شود. از مجموع تعاریفى که از نقد شده است مى توان فهمید نقد جایگاهى بسیار رفیع دارد ولى اگر به الزامات مفهومى آن توجه نشود، شاید به راحتى بتوان با تصنع لفظى، مطالب ساده را گنگ و پیچیده ساخت تا براى همه مردم، عامه فهم نباشد یا حداقل فهم آن با مشکل مواجه شود. در چنین صورتى قطعا مخاطب دیر یا زود متوجه خواهد شد چه کسانى گفتند و نوشتند تا «گذران زندگى و کسب وجاهت» کنند و چه کسانى با احساس «تکلیف» چنین اقدامى کردند تا ذهن هاى خاموش را برافروزند و احیانا در برابر رفتارهاى ناپسند بایستند؟  نقد «کاسب منشانه» که معمولا در آستانه انتخابات به اوج خود مى رسد، با رویکردى «امتیاز طلبانه» یا «حذف رقیب از قدرت» شکل مى گیرد. چنین نقدهایى با بهره گیرى از واژه ها و ادبیات مردم پسند بى آنکه اعتقادى به آن باشد، با هدف رسیدن به اهداف حزبى، جریان یا شخصى صورت مى گیرد.
نقد دولت نهم را باید از این جنس نقدها دانست. وقتى مى بینیم یک کاندیداى ریاست جمهورى در هر سخنرانى به جاى پرداختن به برنامه هاى خود دولت نهم را به باد نقد مى گیرد و حتى فراتر از آن تخریب مى کند یا یک روزنامه حزبى، در انعکاس اخبار هیات دولت، حتى کاپشن پوشیدن احمدى نژاد را در این فصل به سخره مى گیرد، نه براى کشف «حقیقت» و فاصله گرفتن جامعه از «دگم اندیشى و جزمیت» است و نه براى تغییر رفتارهاى اشتباه احتمالى و سامان دادن امور جامعه. این عدم صداقت مخالفان احمدى نژاد را مى توان از گفته هاى آنها تشخیص داد. کاندیداهاى اصلاح طلبان در انتقاد از عملکرد دولت نهم، یکجا سفرهاى استانى، سهام عدالت، مسکن مهر دولت را ناموفق و برنامه هاى شکست خورده معرفى کنند و در جاى دیگر در پاسخ به سوالات خبرنگاران در ارائه برنامه هاى خود در صورت پیروزى، بر این سه محور تاکید مى کنند.
اگر دولت احمدى نژاد با اجراى این برنامه ها قابل نقد است، پس چرا بر ادامه راه او در این مسیر تاکید مى شود.
معلوم است چنین رفتارهایى بیش از آنکه رویکردى انتقادى داشته باشد، با نگاه تخریبى توسط رقباى احمدى نژاد دنبال مى شود و اصلاح طلبان با آگراندیسمان موارد کوچک و کم اهمیت، تنها درصدد تخریب دولت نبوده،  بلکه هدفى بزرگ تر که همانا ایجاد چالش براى جریان اصولگراست را تعقیب مى کنند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد