وبلاگ خبری جلسات هفتگی جبهه حامیان ولایت

آدرس دفتر مرکزی : تهران - میدان انقلاب اسلامی - جنب سینما بهمن - پلاک 32

وبلاگ خبری جلسات هفتگی جبهه حامیان ولایت

آدرس دفتر مرکزی : تهران - میدان انقلاب اسلامی - جنب سینما بهمن - پلاک 32

گرایش اصلاح طلبانه موسوی- خاتمی

قلم - به نظر نگارنده این دو بزرگوار از بنیان های آن نوع فلسفه سیاسی دفاع می کنند که حاصل تجمیع تجارب یکصد سال مبارزه ملت ایران در مسیر پیشرفت گرایی دین باورانه و آزادی خواهانه بوده است

مفهوم اصلاح طلبی در فرهنگ ساسی مفهومی است که در مقابل گرایش به تغییرات رادیکال و انقلابی یا براندازی بنیادی نظام های سیاسی مستقر معنی می شود.
به گزارش قلم نیوز حاضری در ادامه یادداشت خود آورده است: گرایش به اصلاح طلبی یا عدم توسل به تغییرات رادیکال و انقلابی از دو منظر می تواند مورد توجه باشد. گاهی ممکن است ایجاد تغییرات بنیادی و براندازانه مورد توجه باشد ولی به لحاظ محدودیت امکانات و ناتوانی در عملیاتی کردن آن، اصلاح مستمر مورد توجه قرار گیرد ولی هدف نهایی تغییر اساسی نظام مستقر باشد. این همان اتهام بی مبنایی است که پاره ای اصولگرایان افراطی به جریان اصلاح طلبی امروز ایران وارد می کنند. اما موضع اصلاح طلبی به معنی دقیق و فنی آن وقتی موضوعیت می یابد که کلیت ساختار سیاسی موجود یا بخش مهمی از آن مورد تأیید و قبول یک جریان سیاسی است، در عین حال همین جریان، در چهارچوب این ساختار مورد تأیید، نقص ها و ضعف هایی می بیند که برای رفع آنها تلاش میکند. با این رویکرد، حتی اگر توانایی و امکانات لازم برای براندازی نظام موجود نیز در اختیار این جریان باشد، اینگونه اصلاح طلبان به جهت اعتقاد و باور خود به مطلوبیت های بخش هایی از ساختار سیاسی موجود نه تنها به براندازی آن اقدام نمی کنند که در مقابل نیروهای برانداز نیز می ایستند و با آن مقابله می کنند.

اصلاح طلبی مورد نظر جناب آقای خاتمی به نحوی صادقانه و آگاهانه در این معنی دوم مورد نظر است و آقای خاتمی به وضوح و صراحت هر چه تمام تر در تبیین های چند ماهه اخیر خود بر این قرائت از اصلاح طلبی تأکید دارد. البته این تأکیدات اخیر، مواضعی جدید یا تغییر موضع خاتمی محسوب نمی شود بلکه وی به نحوی مدون تر از گذشته همان مواضع را مجدداً طرح کرده است.
جناب آقای مهندس موسوی نیز در مواضع و بیانیه های اخیر خود به نحو مؤکدی بر این از قرائت ا اصلاح طلبی تأکید دارد و به نحوی تلویحی می کوشد حتی سکوت های چند سال گذشته خود را نیز بر این پایه تعریف نماید. کاربرد مفهوم "اصلاح گری اصول گرایانه" یا مفهوم "اصلاحات همراه با بازگشت به اصول" که در بیانیه اعلام حضور مهندس موسوی و نیز در نامه تشکر موسوی از خاتمی آمده است بر همین تفسیر از مفهوم اصلاحات تأکید می کند. همچنین موسوی بر مشابهت و همگونی درک خود از مفهوم اصلاحات با معنی مورد نظر خاتمی بدین گونه تصریح می کند که می گوید: "اگر مختصات زمانه ایجاب نمی کرد، برای تداوم این طریق(اصلاحات) کسی را مناسب تر از پایه گذار آن(خاتمی) نمی دانستم" این سخن به منزلة آن است که موسوی تصریح دارد که در شرایط فعلی قذم به عرصه و راهی گذاشته است که آغازگر آن خاتمی بوده است و این حاکی از درک مشترک این دو بزرگوار از مفهوم اصلاحات است. اما سخن این جاست که پایه های مطلوب و مورد تأیید این عزیران که آنها خود را در موضع دفاع از آن مکلف می دانند چیست؟
به نظر نگارنده این دو بزرگوار از بنیان های آن نوع فلسفه سیاسی دفاع می کنند که حاصل تجمیع تجارب یکصد سال مبارزه ملت ایران در مسیر پیشرفت گرایی دین باورانه و آزادی خواهانه بوده است. این نظام سیاسی تلفیق هنرمندانه از آزادی خواهی، عدالت طلبی و معنویت گرایی ملت ایران به دست داده است که برای او پیشرفت و توسعه مطلوب را باید رقم بزند و این مسیری است ممتاز و متمایز از توسعه و پیشرفت بر آمده از نظام های لیبرال دموکراسی سرمایه داری و سانترال دموکراتیک کشورهای سوسیالیستی که تقریباً دو الگوی انحصاری شناخته شده قبل از انقلاب اسلامی بود. خاتمی و میرحسین موسوی از ارزش های نهفته در این چهارچوب که قانون اساسی جمهوری اسلامی ترسیم کرده است دفاع می کنند و مدافع اصلاح گری کاستیها، ضعف ها و نگرش های ناصوابی هستند که تا کنون مانع از تحقق مطلوب ارزش های این نظام شده است. به این ترتیب شاید بتوان به نحوی خلاصه چنین گفت: اصلاح طلبی مورد نظر این دو عزیز یعنی اصلاحاتی که می خواهد نگذارد گفتمان جمهوری اسلامی، به استبداد دینی یا تحجر گرایی دینی تقلیل یابد. در عین حال مطلوب مورد نظر آنها همان سراب لیبرال دموکراسی های عقیم از عدالت و معنویت نیست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد