رئیس جمهوری که نمی خواهیم

متن کامل سخنرانی رئیس ستادملی جوانان حامی خاتمی در این مراسم بدین شرح است:

بنام خدا

"بالاخره خاتمی آمد"  ، جمله ای که وقتی 6 ماه پیش همزمان با دوستان در یاری و پویش شروع کردیم هر روز منتظر شنیدن اش بودیم، اما فرض را بر این گذاشتیم که قرار است این جمله گفته شود و باید قبل از آن کاری کرد، و شروع کردیم. یک روز تصمیم گرفتیم که شروع کنیم و شروع کردیم.

چند روزی طول کشید تا چند نفری روی بیانیه اعلام موجودیت ستاد کار کنند، ستادی که اعضاء اش را جوانان تشکیل می دهند، در سراسر کشور فعال است و اسمش ستاد ملّی جوانان حامی خاتمی است و نشانه اش به مناسبت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال 88، شده ستاد 88.

و در 25 شهریور 87 شورای سیاستگزاری ستاد در سطح ملّی با حضور 88 نفر از جوانان حوزه های احزاب، سازمان های غیردولتی و فعالان اجتماعی در کشور تشکیل و بیانیه اعلام موجودیت را منتشر کرد. در هر استان نیز حلقه اولیه ستادهای استانی با حضور حداقل 88 نفر و در بعضی از مراکز استان تا 260 نفر تشکیل و با انتشار بیانیه ای کار خود را آغاز کردند و به همین ترتیب در شهرهای استان نیز این روند ادامه پیدا کرد.

تا امروز 30 ستاد 88 نفری یا بیشتر در 30 مرکز استان با حضور اعضایی از سراسر هر استان اعلام موجودیت کرده و در 200 شهر کشور هم ستادهای 88 نفری به راه افتاده است. در 20 دانشگاه کشور ستادهای 88 دانشجویی برپا شده است. در تهران در 18 منطقه ستادهای 88 اعلام موجودیت کرده و در ستاد ملّی مجازی حامیان جوان خاتمی نیز تاکنون 9000 نفر عضو شده اند.

در 24 استان کنگره جوانان حامی خاتمی با حضور شخصیت های اصلاح طلب به منظور تعیین شورای مرکزی و رییس ستاد برگزار شده و برای برگزاری سایر کنگره های استانی تا پایان اسفندماه برنامه ریزی شده است. خلاصه اینکه تا اینجای کار حدود 23000 نفر در مجموعه ستادهای پیش گفته (غیر از ستاد ملّی مجازی) سازماندهی و فعال شده اند و ستادهای 500 شهر دیگر نیز تا پایان اسفند و با تکمیل اعضاء، کار خود را شروع می کنند

امروز همه باور دارند که جوانان ستاد 88 توانستند در شرایطی نه چندان مطلوب و مناسب، در اوج بیم و ناامیدی، امیدوار و با اراده بزرگترین تشکیلات سراسری اصلاح طلبان را در سراسر کشور سازماندهی کنند. جوانانی که با شور و اراده و تعقّل و اندیشه ای وصف ناپذیر با وجود همه مشکلات و سردی ها و فشارها و کمبودها و بلاتکلیفی ها چنان مردانه و مصمم ایستادند که امروز در سراسر کشور در تمام مراکز استان ها و اکثر شهرهای بزرگ، منسجم و فعال اند تا در 100 روز آینده کاری را که 6 ماه است آغاز کرده اند به سرانجام برسانند.

جوانان حامی سیدمحمد خاتمی این روزها در سراسر کشور تاثیرگذار و محور فعالیت های انتخاباتی اصلاح طلبان شده اند، اطمینان دارم این نقش و حضور فعال به همت و تلاش همه دوستان جوان ام تا روز پیروزی و بعد از آن ادامه خواهد داشت.

ما آمده ایم که پیروز شویم، تا همین جا هم پیروزیم، با هم بودن مان پیروزی است، به پیروزی اطمینان داریم، به همان اندازه که به با هم بودن مان اطمینان داریم.

*****

به همان اندازه که به پیروزی اطمینان داریم و می دانیم که به دنبال چه هستیم و چه می خواهیم، از آنچه دیگر نمی خواهیم نیز مطمئنیم؛

اگر برخوردهای سرکوبگرانه و قرون وسطایی با دانشجویان و جوانان و زنان به بهانه های مختلف، دخالت در زندگی خصوصی مردم، محروم کردن دانشجویان از ادامه تحصیل و بازنشسته کردن اساتید باتجربه و کنارگذاشتن صاحبنظران دلسوز را مهرورزی می نامند، ما رییس جمهور مهرورز نمی خواهیم.

اگر نشاندن دروغگویان و جاعلان بر مصادر امور و برکنار کردن و به زندان انداختن منتقدان صادق و دلسوز، عدالت است، ما رییس جمهور عدالت محور نمی خواهیم. اگر گداپروری و فقیرتر کردن فقیران و گسترش فقر و بیکاری و بدهکاری عدالت است، ما این عدالت را و دولتی که چنین عدالتی به ارمغان می آورد نمی خواهیم.

اگر معنای "مبارزه با فقر و فساد و تبعیض" بالارفتن عدد خط فقر و افزایش رتبه ایران از نظر فساد و رشوه خواری در فهرست کشورهای جهان باشد، ما رییس جمهوری که با فقر و فساد و تبعیض مبارزه کند نمی خواهیم.

اگر معنای شجاعت این است که بدون اندکی تفکر و برنامه ریزی هرآنچه برزبان می آید بی درنگ گفته شود و مرزی بین شجاعت و بی تدبیری تصور نشود، رییس جمهور شجاع نمی خواهیم. اگر رفتارهای  غیرقابل پیش بینی و پرهزینه و بی فایده برای کشور غیرتمندانه و شجاعانه شمرده می شود، رییس جمهور غیرتمند و شجاع نمی خواهیم.

اگر داشتن مراوده با ونزویلا و سوریه و بولیوی و زنگبار و قمر و قطع ارتباط با کشورهای تاثیر گذار و بلکه دشمن کردن همه با خود، آن هم به دلایل بی پایه و اساس، و برخوردهایی آنچنانی که موجب صدور 3 قطعنامه با اجماع جهانی علیه ایران شود نشانه سیاست خارجی فعال و مقتدرانه است، ما نمی خواهیم، اگر لخت کردن هموطنان ایرانی در فرودگاه یک کشور نتیجه و ثمره دیپلماسی عزتمند و مقتدرانه است، ما رییس جمهور فعال و مقتدر در عرصه جهانی نمی خواهیم.

اگر ناپدید شدن یک میلیارد دلار از درآمد نفتی و انکار مکرر آن، با وجود اصرار نهادهای حسابرس و ناظر ، آوردن پول نفت بر سر سفره های مردم است، ما رییس جمهوری که پول نفت را بر سر سفره ها بیاورد نمی خواهیم.

ما پیش و بیش از هر چیز، زندگی انسانی را حق مسلّم مردم ایران می دانیم، انرژی هسته ای را برای زندگی هایی می خواهیم که حداقلی از رفاه و آرامش و کرامت انسانی در آن موجود باشد.

ما رییس جمهوری که فقط انرژی هسته ای را حق مسلم مان بداند نمی خواهیم.

از شنیدن دروغ گرچه عادی شده، خسته ایم، از اینکه کسی روبرویمان بنشیند و به راحتی آب خوردن دروغ های عجیب و غریب تحویل مان دهد و آمار رو به رشد گرانی و تورّم و فقر و بیکاری را وارونه جلوه دهد خسته شده ایم،  واقعیت را با همه تلخی اش به غرق شدن در اوهام و تصورات باطل هرچند خوشایند و  شیرین، ترجیح می دهیم. ما رییس جمهور خیال پرداز که هرروز خبرهای خوش برایمان دارد نمی خواهیم.

ما نمی خواهیم مشکلات جهان را حل کنیم، ما نمی خواهیم جهان را مدیریت کنیم، ما می خواهیم ایران ویران نشود، ما رییس جمهوری که یک شبه همه مشکلات کشور را حل کند و بعد سراغ حل مشکلات جهان برود نمی خواهیم.

اگر نتیجه آموزه های دینی و اثرات پیاده شدن احکام اسلام، دروغ بستن بر مقدسات و اشاعه خرافات و سوء استفاده از اعتقادات مردم مسلمان ایران است، و تبلورش آن چیزی است که امروز بر این ملک و ملت می گذرد، ما این دین و آن مکتب را نمی خواهیم.

و امروز بیش از هر زمان دیگر حکمت این جمله امام راحل روشن تر می شود  که هشدار داد مبادا این انقلاب به دست نامحرمان و نااهلان بیافتد.

ما به همان اندازه که به پیروزی اطمینان داریم، مطمئنیم که تا حد امکان نخواهیم گذاشت انقلاب به دست نا اهلان و نامحرمان بیافتد. ما از آنچه نمی خواهیم هم به اندازه آنچه می خواهیم اطمینان داریم.