آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی در یک مصاحبه صریح و چالشی با روزنامه اصولگرای «جمهوری اسلامی» پیرامون مهمترین مسایل روز سیاسی کشور از جمله ماجرای پالیزدار، جریان پشت پرده تخریبهای سیاسی، حذف گسترده مدیران در سالهای اخیر، عملکرد دولت احمدینژاد به ویژه در ابعاد اقتصادی و سیاست خارجی، انحلال ناگهانی سازمان مدیریت و شورای پول و اعتبار، جریان متحجرین مذهبی، سیاست تعدیل اقتصادی در دولت سازندگی و ... موضعگیری کرد.
گزیدهای از مصاحبه صریح و چالشی روزنامه جمهوری اسلامی با آیتالله هاشمی رفسنجانی که در شماره امروز دوشنبه این روزنامه منتشر شده، به شرح زیر است: کلیات مصاحبه در ادامه مطلب
جمهوری اسلامی: شما اینها را طبیعی میدانید که هرکسی میآید از هم فکرهای خود استفاده کند تا سطحی طبیعی است. چون اگر کسی میخواهد کار کند باید با کسانی باشد که بدون درگیری و با کمترین اختلاف کار کند. ولی اینکه مابقی را طرد کنیم درست نیست و من صحیح نمی دانم. خودم همیشه با این کار مخالف بودم و تاکید میکردم که باید همدیگر را تحمل کنیم. در مجلس و دولت که بودم این کار را میکردم. ولی این تنگ نظری به تدریج پیدا شد که دیدیم کم کمک همدیگر را طرد و متهم میکنند. حتی در حزب جمهوری اسلامی که توسط روحانیت تاسیس و هدف ما هم تشکیل حزبی با شرکت همه بخشهای جامعه بود اختلافات بروز کرد. همه بخشهای جامعه را وارد حزب کرده بودیم. البته از اول قابل پیش بینی بود که اینها روزی با هم اصطکاک پیدا میکنند. دیدیم که حزب در درون خود مثل جامعه گرفتار اختلافات شد که وقت زیادی از ما را میگرفت.
اگر بگویید که مگر این حالت طبیعی است باید بگویم بله چون فکر میکنم در سیستم حکومتهای انتخاباتی و رقابتی این اتفاقات میافتد منتها این انتظار را در نظام اسلامی نداشتیم. به علاوه در حکومت های دنیا که چنین اتفاقاتی میافتد شاید اوایل مثل ما بودند ولی کم کم قواعدی درست کردند تا وقتی دولت عوض شد همه مدیران را جارو نکنند و نیروهای خوب و مجرب را هم خانه نشین نکنند. ریزش نیروها درانقلاب اسلامی تقریبا از اواسط دهه اول کم کم آغاز شد.
جمهوری اسلامی: طبیعتا خیلی به نظام ضربه زد.
البته چون طبیعت این کار این است که ضربه بزند.قبول دارم. هنوز هم ادامه دارد. من در دولتم سعی کردم از نیروهای انقلاب با سلیقه های متفاوت استفاده کنم و موفق هم بودم بعدا هرچه جلوتر رفتیم بدتر شد و بهتر نشد.
جمهوری اسلامی: فکر میکنید حد یقفی برای آن متصور است؟
بله کاملا میتوان حدی را تصور کرد. البته شرطش این است که عقلای قوم بنشینند و مقرراتی بگذارند. اخیرا مجمع تشخیص سیاست های کلی نظام ادرای را تصویب کرده و برای تایید و ابلاغ به رهبری داده است که آن میتواند مقداری از رنج هایی را که از این ناحیه کشیدیم حل کند.
جمهوری اسلامی: یعنی روش مند میشود؟
بله باید آمد و رفت مدیران تا سطوحی روش مند شود که هرکس نخواهد با سلیقه خود عوض کند. باید ضوابطی داشته باشیم که حتی اگر مسئولی نمی خواهد از مدیران سابق استفاده کند مانع اشتغال آنها در بخشهای دیگر نشود و کارشکنی نکند. حتی باید برای آن گونه نیروها پیش بینی کرد که اگر قرار باشد در جایگاه خود نباشند کجا زحمت بکشند. این موارد در سیاستهای کلی نظام اداری مجمع تشخیص مصلحت نظام دیده شده است.
جمهوری اسلامی: حضرت امام در نهضت بیداری ملت ها انصافا نقش موثری داشتند. انقلابی که به رهبری ایشان ایجاد شد زلزله ای بود که قرن را تکان داد. علاوه بر آن باعث تقویت نهضت های آزادیبخش و شاید مهمتر از آن باعث احیای آزاداندیشی دینی شد. به نظر جناب عالی کدام یک از کارها یعنی بیداری ملت ها تقویت نهضت های آزادیبخش و احیای آزاداندیشی دینی اهمیت بیشتری داشت؟
الان که حساب میکنیم در هر سه هدف به نقطه مطلوب نرسیدیم. ولی در هر سه موضوع دستاوردهای خوبی داشتیم. مثلا بیداری ملت ها یکی از دستاوردهاست. موج انقلاب اسلامی تاثیرات زیادی در دنیا داشت که همان موقع تاثیرش را در عراق و خیلی از کشورها دیدید. مردم افغانستان با بهره گیری از انقلاب اسلامی ایران موفق شدند دولتهای دست نشانده و سپس ارتش عظیم القشر شوروی را شکست بدهند.
به تدریج ضعف های داخلی که بروز کرد کم کم آرزوهای مطلقی که از بیرون نسبت به این انقلاب داشتند تضعیف شد. ثانیا دشمنان ما کم کم یاد گرفتند که چگونه در مقابل نفوذ انقلاب گارد بگیرند. چون موقع پیروزی انقلاب اسلامی غافلگیر شده بودند. ثالثا درتبلیغات خود عیوب بزرگی برای ما مطرح کردندو نکات مثبت انقلاب را پوشاندند. رابعا ما را گرفتار جنگ کردند. خامسا گرفتار تحریم کردند. کاری کردند که نتوانیم برای ملت ها الگو شویم. ولی عده زیادی از مردم دنیا با انقلاب اسلامی هوشیار شدند و قابلیت های اسلام را فهمیدند که میتواند در این زمان کاربرد داشته باشد. این اندیشه که از اذهان بیرون رفته بود برگشت. بنابراین در دستاورد بیداری ملت ها دچار موانع جدی شدیم که هنوز هم مواجه هستیم. ولی توفیقات این بخش زیاد است.
در مورد سازمانهای آزادیبخش هم اول با کم تجربگی فکر میشد که یک دولت میتواند سازمانهای آزادیبخش را در هر کشور راه بیندازد و از آنها حمایت کند. ولی خیلی زود معلوم شد که این گونه نیست. چون موازین حقوقی بین المللی و شرایطی که دولت ها دارند مانع میشود و حتی مقابله به مثل اتفاق میافتد و برای نیروهای خوب یک کشور که محدود هستند و میخواهند حرکت کنند مشکل ایجاد میشود. آن حرکت شروع شده بود که در چند مورد موفق بودیم و در خیلی جاها دستاوردی نداشتیم و یا خیلی کم بود. نمی توانیم بگوییم کاملا به اهداف خود رسیدیم.
جمهوری اسلامی: در این 30 سال برای مورد سوم یعنی آزاداندیشی دینی چقدر کار شده است
به نظرم آزاداندیشی دینی هم به نحو دیگری دچار مشکلات دو ایده دیگر شد. یعنی جریانهای متحجری که در کشور بودند و هستند و در زمان مبارزه هم مخالفت میکردند و در سالهای آخر که افق روشن و علایم پیروزی مشخص شده بود به صف مبارزین پیوستند کم کم از شرایط و دریچه های مختلف استفاده کردند که الان میدان را برای آزاداندیشی دینی تنگ میکنند. و از سویی جریان افراطی و تندرو که قبل از انقلاب هم وجود داشت با سواستفاده از فضای انقلابی کشور با تندرویها تشکیلاتی را در سطح داخل و خارج بوجود آورد.
شما سه موضوع مهم را مطرح کردید و گفتید: « در کدام مورد موفق تر بودیم » اگر میخواهید نمره بدهم الان نمی توانم نمره بدهم. چون حدی را برای اینها تنظیم نکرده ام این چیزها شاخص میخواهد که تا به حال شاخصی برای اینها ننوشتم. میدانم در هر سه مورد حرکت شده و جلو هم رفتیم و فراز و نشیب هم داشته است ولی در هر سه مورد به حد مطلوب نرسیدیم. مثلا وضع ما در مورد نهضت های آزادیبخش در لبنان خوب است. در فلسطین در حال خوب شدن است و هنوز با لبنان فرق دارد. در افغانستان در مقطعی خیلی خوب عمل کردیم ولی به خاطر اختلافات داخلی آنجا به هم ریخت. در همه جا فراز و نشیب داشتیم.
جمهوری اسلامی: در این سالها برای معیشت مردم چکار کردیم؟حتما اذعان میکنید که دوران جنگ برای ما خیلی سنگین تمام شد. حداقل هزینه های مرئی و نامرئی ما هزار میلیارد دلار بود که قبلا گفتیم. کشور ما که در بهترین شرایط سالی 10 تا 15 میلیارد دلار درآمد داشت چگونه میتوانست این همه هزینه را تامین و آن همه خسارت را جبران کند جنگ 8 ساله عقب افتادگی سنگینی را بر ما تحمیل کرد. ولی باید بگوییم در مقایسه با هر کشور جنگ زده ای که هیچ پشتیبان خارجی برای بازسازی نداشت انصافا خیلی خوب عمل کردیم و موفق شدیم بعد از جنگ خرابی ها را بازسازی کنیم زیربناهای کشور را بسازیم برای مردم اشتغال ایجاد کنیم صنایع و تولیدات داخلی را رواج بدهیم و حرکت های سازنده بسیار خوبی را انجام بدهیم.
یعنی اولین روزی که مشکل جنگ برطرف شد آغاز یک حرکت جدید بود. میتوانستیم این کار را اول انقلاب انجام بدهیم ولی عواملی که قبلا گفتم مانع شده بود.
جمهوری اسلامی: بعضی موقع ها که فکر میکنم حتی در روزهایی که از جنگ فارغ شدیم یک دیدگاه و جهت گیری واحد نداشتیم. برنامه های توسعه را نگاه کنید. چهار برنامه تدوین شد. خود حضرت عالی تا مقطعی به این جمع بندی رسیدید که به سوی سیاست های تعدیل حرکت کنید. برنامه های اول و دوم به گونه ای دچار مشکل شدند. برای برنامه چهارم اتفاقاتی افتاد که دچار انحرافات شدید در اجرا شد. الان مجریانی که قرار بود برنامه چهارم را اجرا کنند اعتقادی به این برنامه ندارند و حتی این عدم اعتقاد را به انحای مختلفی نشان میدهند. همین گروه الان متولی تدوین برنامه پنجم هستند. شما در مجمع تشخیص برنامه ای در راستای برنامه چهارم تدوین کردید که قرار است جزئیاتش توسط کسان دیگری تدوین شود. آنچه دغدغه ذهنی ماست این است که علی رغم مشکلاتی که فرمودید نتوانیم یک وحدت رویه و یک رویکرد اقتصادی واحد مبتنی براهداف اولیه انقلاب تبیین کنیم که کشور را در همان راستا پیش ببریم. شما میفرمایید نسبت به خیلی از کشورهای جنگ زده خوب عمل کردیم. ولی میخواهم بپرسم که آیا افق اقتصادی کشور را با همه این فراز و نشیب ها روشن میبینید اینکه الان گرفتار چه مسایلی شدیم بحث جدایی است و اینکه حرکت ما چگونه بود به نظرم کاملا قابل دفاع است. حتی در دوران جنگ که خیلی سخت بود توانستیم کشور را به نحوی اداره و ضروریت های زندگی مردم را تامین کنیم. به محض اینکه جنگ تمام شد امام دستور سازندگی دادند. ما سیاست سازندگی را تصویب کردیم و امام تایید کردند و در برنامه آوردیم. یعنی بعد از جنگ بلافاصله شروع کردیم و کمترین وقتی را تلف نکردیم. همه ابعاد یک حرکت اقتصادی خوب شروع شد. برنامه اول را به همراه سیاست ها و منابع نگاه کنید. به نظرم از موفق ترین برنامه های همه دوران برنامه داشتن ایران است. به خاطر اینکه زیربناهای زیادی را که قبلا در کشور نبود ساختیم. فولاد سیمان پالایشگاه بنادر اتوبانها پلها سدها و غیره را ساختیم و صنعت نفت را احیا کردیم. به طرف کشاورزی با آبیاری قطره ای رفتیم.
سیستم اقتصادی کشور را اصلاح کردیم. شما گفتید سیاست تعدیل را شروع کردیم و برگشتیم در صورتی که تا آخر به همان سیاست ادامه دادیم. در برنامه دوم به دلایل روشن حرکت با سیاست تعدیل را کند کردیم. اگر سیاست تعدیل با همان روند ادامه پیدا میکرد امروز گرفتار مسئله تفاوت یارانه ها نمی شدیم.
جمهوری اسلامی: همه حرف ما این است که چرا ادامه پیدا نکرد؟ بحث کاملا روشنی است. دلایلش را میگویم. ولی راه درستی برای اداره کشور بود. برای سازندگی منابع ارزی نداشتیم. کشور هم وابسته بود. چون آن موقع بدون ارز خارجی اجرای بسیاری از کارها امکان نداشت. تولیدات داخلی نداشتیم. سیاست خارجی درستی انتخاب کردیم تا دشمن تراشی نکنیم. با این سیاست درست موفق شدیم تایید شورای امنیت را در خصوص متجاوز بودن صدامیان در جنگ و استحقاق غرامت برای ایران بگیریم که خیلی مهم است. وقتی آمریکا در جنگ اول خلیج فارس علیه صدام وارد جنگ شد یک حرکت بسیار عاقلانه ای داشتیم که بی طرفی را انتخاب کردیم. کار درستی بود. بعضی ها میخواستند ما را له یا علیه صدام وارد میدان کنند. هر دو برنامه را رد و کار خود را کردیم که نهایتا منجر به سقوط صدام و دستاوردهایی شد که الان داریم میبینیم. اگر بد عمل میکردیم نتایج آن حادثه به گونه ای دیگر میشد. پول و ارز نداشتیم بودجه 51 درصد کسری داشت و بای بک ها 124 میلیارد دلار تعهد خارجی داشتند با یک میلیار دلار موجودی سیاست فاینانس را در برنامه گذاشتیم. با روابطی که ایجاد کرده بودیم توانستیم هر مقدار ارزی که نیاز داشتیم به قیمت ارزان تامین کنیم و بعد از محصول خودش بدهی را پرداخت کردیم. از همین سیاست ریال کشور را تامین کردیم. وقتی سیاست تعدیل را شروع کردیم هدف ما این بود که به تدریج بسیاری از کالاهای یارانه ای را حذف کنیم. چون ماهیت سیاست تعدیل این گونه بود. کوپن ها را کم کردیم. سیاست خارجی کشور را که از قبل بسته بود آزاد گذاشتیم عده ای از مردم با امکاناتی که در خارج داشتند کالا وارد کشور کردند. پولشان در ایران رسوب کرد. کارهای خوبی شده بود. در سایه اشتغال آفرینی نرخ بیکاری را از 16 درصد به 9 درصد رساندیم که ظرف 8 سال سازندگی بود. تورم را با 30 درصد تحویل گرفتیم و در پایان 8 سال نهایتا با 17 درصد تحویل دادیم. روند آرامی پیش آمد و خیلی از جاهای کشور ساخته شد. زمینه ها برای کار مساعد شد.
در یک حرکت یک دفعه نرخ ارز را آزاد و شناور کردیم وچون همه زمینه های این کار آماده نبود شوکی به قیمت ها وارد شد که تورم در مقطعی به 48 درصد رسید. دیدیم این کار خطرناک است و برای مردم قابل تحمل نیست که خیلی زود مهار کردیم. فقط چند ماه این گونه بود و دوباره به مسیر طبیعی خودش برگشت. برنامه دوم را براین اساس نوشتیم.
یک برنامه 25 ساله را تحت عنوان « تمدن بزرگ ایران اسلامی » یا « ایران 1400 » طراحی کردیم که افتخارآمیز است. اطلاعات بسیار سودمندی جمع بندی شده بود که بعداز دولت من ادامه نیافت. در دولت سازندگی زیگزاگ آن گونه نداشتیم. وقتی آقای خاتمی آمدند گفتند: « سازندگی را قدری کند میکنیم تا به نیازهای رفاهی مردم برسیم. » سیاست جدیدش این بود. البته با سقوط قیمت نفت مواجه شدند و نتوانستند سیاست خود را عملی کنند.
جمهوری اسلامی: شاخص های اقتصادی با وجود قیمت ارزان نفت در آخر سال 76 به مراتب از الان بهتر بود.
بله همه شاخص ها خوب بود. گروهی در سالهای اخیر میگویند «در دوران سازندگی فقرا فقیرتر شدند». در صورتی که این گونه نبود. برای اولین بار دو دهک ضریب جینی به نفع فقرا اصلاح شد. دفتر مناطق محروم را در ریاست جمهوری درست کردیم و به روستاها رسیدیم و اکثرا روستاها که بی رونق بودند رونق گرفتند. کالاهای بادوام به خانه های مردم رفت. در کل حرکت درستی بود. دولت آقای خاتمی با یک مقدار تفاوت زاویه دید در سال اول و دوم با برنامه متفاوتی عمل کردند و بعد در مسیر افتادند که بقیه دوره ایشان مسیر درستی را طی کردند.
جمهوری اسلامی: یعنی از سال 84 به بعد
چون همه دستاوردهای گذشته را زیر سوال بردند. حتی مدیران را زیر سئوال بردند و فکر میکردند یک انقلاب در انقلاب اتفاق میافتد که آثارش را میدانید. من از این مقطع به بعد دفاع نمی کنم.
جمهوری اسلامی: میدانم در دوران اجرای سیاست تعدیل هزینه های اجتماعی زیادی پرداخت کردید. هنوز هم همان دو سه ماه را که نرخ تورم به 48 درصد رسیده بود بهانه میکنند تا به سیاست تعدیل بتازند. بعد از اینکه به مجمع آمدید و بعد از اینکه نظارت بر عملکرد توسعه ای دولت به مجمع واگذار شد چرا جلوی این انحرافها را نگرفتید؟
قبلا گفتم که چرا نمی توانیم. مجمع که مستقیما دخالت ندارد. نظارت که فی نفسه مربوط به مجمع نیست. در قانون اساسی آمده که نظارت بر حسن اجرای سیاست های کلی از وظایف رهبری است. چون سیاست های کلی مصوب رهبری است. ایشان باید نظارت کنند. رهبری از ما خواستند که با دولت مدارا کنیم. دلایل رهبری این بود که این دولت در نوشتن برنامه دخالت نداشت و با سیاست ها آشنا نیست. یا اینکه این دولت شعارهای جدیدی داد که میخواهد به آنها عمل کند. باید مهلتی به دولت بدهیم تا بتواند افکارش را نشان دهد. علاوه بر این دلایل اگر میخواستیم نظارت کنیم ابزار اعمال نظارت نداشتیم و هنوز هم نداریم.
جمهوری اسلامی: ولی مجمع امسال در موقع تدوین بودجه نظارت داشت. برای اولین بار شروع کردیم. چند مورد اعتراض کردیم و شورای نگهبان گفت: « این حق مجمع نیست و ما نامه رسان نیستیم». ابزار ما در آییننامه این بود که شورای نگهبان با درخواست مجمع جلوی انحرافات از سیاستهای کلی را بگیرد. این بحث ها منجر به دخالت رهبری شد که خیلی صریح گفتند: «وظیفه شورای نگهبان است که به نظر مجمع تشخیص مصلحت عمل کند» و بعد از آن شورای نگهبان عمل کرد.
در رابطه با مجلس از آن تاریخ به بعد راه باز شد و بناست در برنامه پنجم و سیاست هایی که برای یارانه ها نوشته شده به صورت جدی نظارت کنیم. غیراز این تا بحال هیچ ابزاری برای نظارت بر مصوبات دولت نداشتیم. تازه آیین نامه خود را اصلاح کردیم و براساس آن اصلاح ابزاری برای خود تعریف کردیم که اگر در میدان هم تخلف از سیاست ها را دیدیم چگونه برخورد کنیم. این آیین نامه را برای رهبری فرستادیم و هنوز برنگشته است.
جمهوری اسلامی: اشاره فرمودید که از شما خواسته شد تا با دولت مدارا کنید چون برنامه نداشت و هنوز مشخص نیست که چند مرده حلاجند.
نگفتم برنامه نداشتند. گفتم در تدوین برنامه نبودند.
جمهوری اسلامی: چهار سال کافی نیست که اقدامات دولت را بررسی کنیم و ببینیم کارهای 4 ساله آنان چقدر در راستای اهداف سیاست های کلی است خصوصا که یک سند بالادستی به نام سند چشم انداز 1404 داریم.
برای آشنایی با برنامه ها یک سال هم کافی است. ما در همان سال اول متوجه شدیم و علت عدم نظارت را هم گفتم. به نظرم الان زمینه کم کم مساعد میشود تا مجمع بتواند وظیفه نظارتی خود را بهتر انجام دهد. البته اگر آیین نامه ای که فرستادیم تصویب شود میتوانیم بهتر نظارت کنیم.
جمهوری اسلامی: آیا امکان دارد توضیحات بیشتری درباره جزییات این آیین نامه بفرمایید. مثل سازمانهای نظارتی دیگر مانند سازمان بازرسی کل کشور عمل نمی کنیم که عملکرد دستگاهها را رصد کنیم که آیا خلاف قانون میکنند یا نه شاخص هایی تعریف میکنیم که باید عمل میدانی براساس شاخصها با سیاست ها همخوانی داشته باشد. این شاخصها در حال تدوین است.
اگر در مجلس قانونی را بگذارند که با سیاست ها نخواند میتوانیم جلویش را در حیطه قانونگذاری بگیریم. در مصوبات دولت هم راهکارهای نظارت داریم. گفتیم اگر دولت در مواردی مصوبه ای داشته باشد و مجمع تشخیص بدهد خلاف سیاست هاست از طریق دیوان عدالت اداری آن مصوبه را لغو میکنیم. یعنی مثل قانون مجلس میشود.
جمهوری اسلامی: آیا شمول این نظارت تصمیماتی مانند انحلال سازمان برنامه را شامل میشود؟
الان عمده سیاست های ما مشخص است. میتوانیم جلوی خیلی از کارها را بگیریم. خودمان آمادگی داریم و کمیسیون نظارت فعال است. شرطش این است که آیین نامه ما توسط رهبری تصویب شود. باید برای گرفتن گزارشها و اطلاعات سیستم هایی را تعریف کنیم که مشغولیم. به نظرم از این به بعد زمینه اجرای سیاست کلی میتواند تحقق پیدا کند که خیلی مهم است. اگر در قانون اساسی پذیرفتیم که مجمع باید سیاست ها را آماده و رهبری تایید و ابلاغ کند و به این ایمان داشته باشیم تغییر دولت ها و مجلس ها مسیر را عوض نمی کند. یکی از مشکلاتی که داشتیم همین فراز و نشیب ها بود. سیاست های مجمع طولانی مدت است. فکر میکنم راه درستی را انتخاب کردیم و در ساختار خوبی جلو رفتیم.
جمهوری اسلامی: فکر میکنید کی جواب میدهند؟ شاید تا یک هفته دیگر به ما جواب بدهند. شرح مفصلی ندارد. فقط چند بند آیین نامه را اصلاح کردیم. در زمان دولت آقای خاتمی برای نوشتن آیین نامه مشکل داشتیم. دولت نگران بود که نهادی مثل مجمع آن هم از طرف رهبری بخواهد بر آنها نظارت جدی داشته باشد. خودشان در مجمع بودند و مخالفت کردند و آن موقع نتوانستیم یک آیین نامه قوی بنویسیم.
جمهوری اسلامی: الان همه متفق القول هستند که مجمع قوی ترین آیین نامه را برای ابزار نظارتی در اختیاردارد.
در نوشتن آیین نامه کسی مزاحم ما نبود. باید ببینیم در تصویب چگونه میشود.
جمهوری اسلامی: با توجه به شناختی که از حضرت عالی دارم فکر نمی کنم چنین تصوری را داشته باشید که اگر این قانون تصویب شود فقط از این به بعد بخواهید نظارت را اعمال کنید و بگویید بر هر آنچه که گذشته صلوات. آیا برای جبران مافات و اصلاح آنچه که در گذشته انجام شده و اگر جلوی آنها گرفته نشود میتواند مخاطره آمیز باشد راههایی را در نظر گرفته اید؟
هنوز راههایی را در نظر نگرفته ایم. ولی مسایلی است که گذشت و برگشت از آن مسایل آسان نیست. مگر اینکه با کار بیشتر جبران کنیم. مثلا گفتیم باید هر سال 10 درصد از وابستگی به نفت کاسته شود. از آن مصوبه 4 سال گذشت و نشد و حتی وابستگی ما بیشتر شد.
اگر در سیاست های تحول اقتصادی بندی باشد که وابستگی به نفت را کم و این عقب ماندگی را جبران کند میتوانیم بگوییم حرکتی که تا بحال معکوس بود در جهت درست بیفتد و جبران کند. یا گفتیم که دولت باید هرسال 20 درصد از حجم خود را در انجام کارهای تصدی گری کم کند. البته این با ملاحظات مجمع 20 درصد شد. والا نظر رهبری این بود که دولت یکباره این کار را رها کند. ما در مجمع بحث کردیم و دیدیم نمی شود و این گونه تنظیم کردیم. رهبری هم قبول کردند.
به نظرم حجم دولت در این چهار سال نه تنها کم نشد بلکه بزرگتر شد. بسیاری از کارکنان شرکت هایی که از دولت جدا و شرکت های مردمی در اطراف وزارتخانه ها و موسسات ایجاد شده بودند با یک تصمیم همه آن کارمندان را استخدام کردند که حجم زیادی نیرو وارد بدنه دولت شد.
اصل 44 که میتوانست به تعبیر رهبری یک انقلاب اقتصادی باشد در عمل هنوز اجرا نشد. میگویند مقداری واگذاری کردیم ولی این واگذاری مورد نظر مجمع نبود. ما میخواستیم در مسیر واگذاری به مدیریت بهتر برسیم. اینکه چه کسی از فلان شرکت چقدر سهم داشته باشد که مهم نیست. البته اگر این واگذاریها هم به شبه دولتی ها باشد چیزی عوض نمی شود. حتی شاید دولت بهتر از آنها بتواند کار کند.
چهار مسئله را در اصلاح اصل 44 داشتیم که هیچ یک انجام نشد. اولش این بود که دولت در زمان معین شده بخشی از کارهایی را که الان میکند به مردم واگذار کند. واقعا الان چه واگذار شد نیروگاه سازی پالایشگاه سازی صنایع بزرگ فولاد البته در صنعت فولاد از قبل شروع کرده بودیم و الان هست ولی دچار مشکل شده است. در ساخت راهها فرودگاهها بنادر و چند مورد مهم واگذاری انجام نشد.
دوم مسئله خصوصی سازی بود که هنوز قوانین و آیین نامه های آن را ننوشتند. قانونی از مجلس گذشته که به آیین نامه های زیادی نیاز دارد.
بخش سوم مربوط به بعد عدالتی کار بود. یعنی 25 درصد اقتصاد ظرف 20 سال تعاونی شود. چون تعاونی ها موفق نبودند راهکار جدیدی برایشان طراحی کردیم تا بتوانند به صورت شرکت عامل عمل کنند. منتها سهام محدود باشد و امتیازاتی هم بگیرند. به آن هم عمل نشد و در این مدت تعاونی ها هیچ پیشرفتی نکردند.
قسمت مهمترش این بود که برای وجوهاتی که از واگذاریها به دست میآید مصارفی تعیین کردیم که عمل نشد.
حتی اگر الان انجام شود چهار سال عقب هستیم. اگر برنامه پنجم آغاز شود عقب ماندگی ما هم 5 ساله میشود. البته در سیاست های برنامه پنجم که اعضای مجمع تهیه و رهبری اصلاح تایید و ابلاغ کردند راههایی برای جبران ماندگی ها دیدیم. یعنی شاخص هایی را تعریف کردیم که میتواند به تدریج جبران کند.
جمهوری اسلامی: آیا شما با انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی و اتخاذ روش جدید بودجه نویسی که الان در آستانه آن هستیم و نمایندگان مجلس هم نسبت به تاخیر ارائه لایحه بودجه اظهار نگرانی میکنند موافق هستید؟
شوراها پایه قانونی داشتند. بعد به مجمع آمد و ما 16 شورا را که مجلس تصویب کرده بود برگرداندیم.
جمهوری اسلامی: برنگشت. خیلی وقت است که جلسات شورای پول و اعتبار تشکیل نمی شود. عمل نشد. ما کار قانونی خود را کردیم و الان مجمع و مجلس انحلال آنها را قبول ندارند. عنوان سازمان برنامه در خیلی از قوانین و قانون اساسی هست و باید حضور داشته باشد.
جمهوری اسلامی: اگر قرار باشد هر دولتی خود را مجاز بداند که بنیان های حاکمیتی مثل سازمان مدیریت و برنامه ریزی و یا شوراها را به میل خودش منحل و یا حذف کند و این حرکت را استمرار بدهد چه میشود چه آینده ای را برای سیستم اجرایی کشور رقم میزند
این همان بحث قبلی است. مواردی به سیاست ها بر میگردد که ما باید در نظارت جدی باشیم و ابزار داشته باشیم. یک مقدار مربوط به مجلس است. وقتی قوانین مجلس نقض میشود باید نمایندگان اعتراض کنند. یا گاهی قوانین کشوری نقض میشود که باید دستگاه قضایی و سازمانهایی ناظر وارد عمل شوند.
جمهوری اسلامی: نه تنها به برنامه چهارم عمل نشد بلکه به آن تاخته شد. حتی آن را لایق خمیر کردن دانستند. لیبرالیستی و اومانسیتی خوانده شد. آن هم قوانینی که دولت تصویب و مجمع و شورای نگهبان تایید و مقام رهبری امضا کردند. اما هیچ مخالفتی با این تاختن ها صورت نگرفت. چه تضمینی است که برنامه پنجم هم دچار این سرنوشت نشود چرا رئوس حاکمیت کشور در قبال تاختن به آن برنامه سکوت کردند؟ خودتان میدانید که چرا این گونه شد.
جمهوری اسلامی: یکی از مسایلی که این روزها با آن مواجه هستیم تبلیغات وسیع علیه روحانیت است. واقعا ریشه این نوع برخوردها کجاست؟ اگر منظور شما مسئله پالیزدار است این پرونده از مرحله تحقیق بیرون آمد و کیفر خواست آن هم صادر شد و در دادگاه است. به نظرم اگر درست اطلاع رسانی کنند معلوم میشود عقبه این کارها کجاست. آنچه که در گزارش ابتدایی به ما دادند کاملا برنامه ریزی شده است.
جمهوری اسلامی: هدفشان از این برنامه چیست به کجا میخواهند برسند؟
باید براساس محتوای پرونده پی ببرید که هدفشان چه بود.
جمهوری اسلامی: منظور ما فقط مسئله پالیزدار نبود منظور این برنامه است.
بالاخره یک مورد روشن شد و مقداری آب از یک کوه یخ بیرون زد. این خیلی گویاست که چه برنامه هایی پشت آن است.
جمهوری اسلامی: جناب آقای هاشمی انتقادهایی که شما بعضا از دولت نهم میکنید این تصور را در ذهن عده ای پدید آورده که ممکن است نگاه شما به عملکرد دولت یک نگاه منفی و از روی رقابت باشد. شما چه توضیحی در این مورد دارید؟ اولا من در جاهای عمومی اصلا انتقاد نمی کنم. حتی وقتی در مصاحبه ها خبرنگاران از من میپرسند جواب آنها را هم نمی دهم. سیاست من این نیست که با توجه به مواضع رهبری انتقاداتم را مطرح کنم. یکی از دلایل عدم انتقاد عمومی من این است که دولت ضعیفتر نشود. همه انتقاداتی که از طرف من مطرح میشود مربوط به اجرای سیاست هاست که جزو وظایف ماست. البته به صورت اشاره در سمینارها و همایش ها و مصاحبه هایی که خبرنگاران سمجی ـ مثل شما ـ پیدا شوند و بپرسند مطالبی میگویم. ولی حقیقتا بنا ندارم حرفی بزنم که دولت ضعیف شود. بنا ندارم حالت انتقادی بگیرم.
در خصوص رقابت با دولت بهتر است فعالیت های زندگی سیاسی مرا ببینید. هیچ وقت با هیچ کس رقابت نکردم و نمی کنم. هرکس بهتر کار کند تشویقش میکنم و ممنون میشوم. واقعا تا به حال مسئولیت ها را به عنوان وظیفه پذیرفتم و نه به عنوان یک طعمه. انشاالله همیشه این گونه باشد.
جمهوری اسلامی: این سعه صدر شما باعث میشود که به خود جسارت بدهیم و سوالهای صریح تری را مطرح کنیم. خیلی مایل هستم که نظر حضرت عالی را راجع به یکی از مسایل و دغدغه های بسیار بسیار اساسی جامعه بدانم که مربوط به پیامدهای احتمالی طرح تحول اقتصادی میشود.
خوشبختانه این طرح علی رغم اینکه قبلا میگفتند احتیاجی به مجلس ندارد به مجلس رفت. مجلسی ها هم در آغاز کار درستی کردند که به همه کمیسیونهای مربوطه فرستادند و همه نظر دادند و دارند میدهند. یعنی در حال بررسی است. تصادف خوب دیگری که اتفاق افتاده این است که طرح تحول با بودجه سال آینده هماهنگ شده است. گویا اول دولت میخواست لایحه بودجه را بعد از طرح تحول بدهد که الان پذیرفته که بودجه را به مجلس بدهد.
برای مجلس الان یک فرصت واقعی کارشناسی است. در مجلس هم کارشناسان فراوانی هستند و هم میتوانند از کارشناسان بیرون استفاده کنند و هم مرکز پژوهشها را دارند. در مجموع دستشان خالی نیست. مجمع هم به مجلس اعلام آمادگی کرد و الان شروع کردیم که به وسیله نیروهایی که در اختیار داریم درباره تطبیق با سیاست در همین مرحله بررسی عمل کنند. زمینه برای اینکه در مطالعه طرح تحول و بودجه سال آینده و به دنبال آن برنامه 5 ساله بعدی کار منسجم و منطبق با سیاست ها و نیازهای روز انجام شود مهیاست. نمی خواهم پیش داوری کنم که مجلس تا کجا میتواند جلو برود. از لحاظ زمینه تا همه جا میتواند جلو برود. بالاخره رای نمایندگان است. میتوانند در هر موضوعی رای موافق و مخالف بدهند. کسی آنها را اجبار نمی کند. مطمئنم که کسی نمی گوید حتما به این مسئله رای مخالف یا موافق بدهید. حتی اگر بگویند نمایندگان میتوانند رای ندهند چون رای مجلس روشن نیست. بنابراین در شرایط فعلی حجت بر مجلسی ها تمام است که حدود اصول ضوابط و مصالح کشور را مراعات کنند.
جمهوری اسلامی: به نظر شما با توجه به پیامدهای بحران مالی جهان که این روزها دامنه اش خیلی جدی و اساسی ما را در بر میگیرد این طرح خصوصا با این تعجیلی که پشت آن است و حتی آن را بر ارائه لایحه بودجه مقدم دانستند قابل اجراست؟
طرح تحول اقتصادی چند مسئله دارد که با آنها کار ندارم. الان مهمترین مسئله این طرح یارانه ها هستند. به نظر من که مربوط به الان نیست و از نخستین روزهای بعد از جنگ در فکر من است یارانه ها میبایست هدف میشدند و همیشه در برنامه ها آمدند. یارانه باید به نیازمندان واقعی داده شود که مایه عدالت در توزیع میشود. البته باید به شکل سازنده داده شود نه اینکه افراد فقط پول بگیرند و مصرف کنند. یعنی همان مثل خیلی معروفی که به جای اینکه به کسی ماهی آماده بدهید تور بدهید تا خودش ماهی بگیرد. ما هم در قانون اساسی و سیاست گذاریها وظایف را این گونه ترسیم کردیم که به جای کمک های روزانه باید برای مردم شغل ایجاد کنیم.
اصل اینکه یارانه ها به وضع هدفمند و درست تبدیل شود و از طریق درست شغل آفرینی به نیازمند واقعی برسد و باعث استقلال اقتصادی مردم شود برای همه قابل قبول است. ما هم در دوران سازندگی شروع کرده بودیم و فکر میکردیم با سیاست تعدیل به اینجا میرسیم. یادتان هست که وقتی آمده بودیم دلار 7 تومان بود ولی در بازار نزدیک 200 تومان بود. وقتی شروع کردیم قیمت هرلیتر بنزین 5 تومان بود که 30 تومان کردیم و آزاد شد. مردم راحت و خوشحال شدند و استقبال کردند. چون دیدند آن کوپن و آن فساد چند نرخی و بازار سیاه برداشته شد.
فکر میکنم اگر سیاست تعدیل درست جلو میرفت و ادامه پیدا میکرد به اینجا نمی رسید. ولی رسید و الان تفاوت خیلی زیاد است. وقتی نفت 140 دلار بود وحشتناک بود که این ماده قیمتی را با قیمت ناچیز در داخل مصرف کنیم که فقط هزینه تولیدش بود.
بنابراین با اصل اینکه یارانه ها هدفمند شوند کاملا موافقم. اما کیفیتش را بسیار مهم میدانم. اگر بد اجرا شود آن هم در شرایطی که بحران مالی جهان را گرفته میتواند آسیب های جدی وارد کند و اگر خوب اجرا شود خدمت بزرگ و شجاعانه ای به کشور است. ولی هنوز قانع نشدم که این حرکت ها حرکات موفقی باشد.
جمهوری اسلامی: یکی از مسایلی که خودتان اشاره فرمودید بحث برقراری روابط سیاسی مشخص بود که در حوزه اقتصادی ما هم تاثیر مستقیم و مثبتی داشت مثل بحث فاینانس ها کاهش ریسک اقتصادی کشور و بهبود فضای کسب و کار. الان در فضایی قرار داریم که کارشناسان مدام دارند تذکر میدهند که بهترین فرصت برای جذب سرمایه گذاری های خارجی در کشور هست. ولی متاسفانه از طرف دیگر شاهدیم که دائما جایگاه ما در رتبه بندی های فضای اقتصادی ریسک اقتصادی و بقیه مسایل در جا میزند و گاهی بدتر میشود. فکر میکنید درحوزه سیاست خارجی باید چه سیاست ها و رویکردهایی را در پیش بگیریم تا بتوانیم از فضای به وجودآمده فعلی استفاده و عقب ماندگی های گذشته را جبران کنیم چکار کنیم که بتوانیم از سرمایه های درستی که دنبال یک فرودگاه امن برای سرمایه گذاری میگردند کمک بگیریم؟
در سیاست خارجی همان نظر قدیمی را دارم که نباید دشمن تراشی کنیم. حالت انفعال و تسلیم هم نباید داشته باشیم. باید در مقابل زورگویی ها مقاومت کنیم. ولی میتوانیم به گونه ای عمل کنیم که بتوانیم کار خود را انجام دهیم. تجربه این کار را در دولت سازندگی به دست آوردیم. واقعا هیچ تحمیلی را از هیچ کس نپذیرفتیم.
جمهوری اسلامی: یعنی معتقدید با وجود پافشاری بر اصول مسلم مثل بحث انرژی هسته ای میتوانیم شرایط بهتر از فعلی داشته باشیم که بتوانیم سرمایه های خارجی را جذب کنیم الان تا وارد این مسئله میشویم و سوالی مطرح میشود تمام بار عدم اطمینان برای جذب سرمایه گذاری به دوش انرژی هسته ای و پافشاری ما برای بدست آوردنش گذاشته میشود. چون آن مسئله برحق است ناخودآگاه بقیه مسایل نادیده گرفته میشود و از کنارش عبور میکنند. فکر میکنید با وجود پافشاریهایی که باید برای آن مسئله داشته باشیم بازهم راهی برای استفاده از سرمایه های خارجی وجود دارد؟ فکر میکنم میتوانیم این مسئله را به جاهای خوبی برسانیم. حرکت اولیه مشکلاتی که الان برای ما درست کردند مربوط به الان نیست. از 20 سال پیش در دولت آقای موسوی و ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای این صنعت شروع شد. در همان سالهای اول آژانس سراغ ما آمد و ایراد گرفت. همیشه این گونه بود ولی جلو آمدیم و به اینجا رسیدیم. فکر میکنم باز هم میتوانیم ولی ممکن است به نقطه ای برسد که ـ کم و بیش رسیده ـ داغ تر شود ولی میتوان با تدبیر از این مرحله عبور کرد. چون حرف خلافی نمی زنیم. میخواهیم از این تکنولوژی استفاده صلح آمیز داشته باشیم. همه دنیا اعتراف میکنند که این حق را برای ما میشناسند. مسئله مهم این است که دیپلماسی نیرومندی داشته باشیم و ثابت کنیم که نمی خواهیم از حق خود تجاوز کنیم و زور را هم نمی شنویم و قبول نمی کنیم.
البته شاید آنها نفس اینکه ما قدرت غنی سازی را بدون اهداف نظامی داشته باشیم خطرناک میدانند. اما این زورگویی است. چون بسیاری از کشورها مثل ژاپن دارند که رسمی شدند و به تدریج دارند میشوند. به نظر من قابل عبور است و انشاالله عبور میکنیم. ولی عوارضی که از این ناحیه دامنگیر ما شده مسایلی مانند جذب سرمایه و تکنولوژی را قدری دچار مشکل میکند.
جمهوری اسلامی: اگر اجازه بفرمایید وارد یکی از موضوعات روز جامعه یعنی انتخابات شویم. با توجه به اینکه حضرت عالی اعلام فرمودید که قصد ندارید کاندیدا شوید با عنایت به این موضوع مایل هستیم نظر شما را در مورد اینکه رئیس جمهور آینده باید چه معیاری داشته باشد بدانیم. الان مردم کم کم دارند به مرز انتخاب میرسند و معیار انتخاب برایشان مهم است. یعنی بیش از اینکه به دنبال مصداق باشند به دنبال معیار هستند. به نظر شما رئیس جمهور آینده باید دارای چه معیاری باشد؟
هم مصداق و هم معیار هردو مهم هستند. فعلا که چشم انداز 20 سال کشور و سیاست های کلی در عالی ترین موقعیت کشور تصویب شده و قانونی و لازم الاتباع است معیار این است که دولت های آینده به این سیاست ها پایبند باشند. از طرفی مواظب باشند تا از نیروهای صالح جامعه استفاده کنند و نیروها را معطل نگذارند. یعنی همان شرایطی که همه میگویند.
اما هنوز روی مصداق خاص نظر ندارم. همه کسانی که مطرح شدند با تفاوت های خاصی صلاحیت های خاص دارند. تا به حال نه هیچ کس را تایید و نه با هیچ کس مخالفت کردم. مطالبی در روزنامه ها مینویسند که بازیهای سیاسی است. هنوز مصداقی را که بخواهم تایید کنم در نظرم مشخص نیست. اگر کسانی که میخواهند وارد میدان شوند وضعشان روشن شود و برنامه هایشان را اعلام کنند تصمیم میگیرم و نظرم را میگویم. بالاخره کسانی هستند که میتوانند این دوره را خوب پشت سر بگذرانند. این را کم و بیش میدانم. دست ما خالی نیست.
جمهوری اسلامی: همیشه این نگرانی وجود داشته که گاهی جوسازی های تبلیغاتی میتواند مانع حضور چهره های کارآمد و متعادل در صحنه های مختلف به ویژه در صحنه ریاست جمهوری باشد. آیا نظر خاصی در این مورد دارید وجود این رویه را قبول دارید
قطعا هست و داریم میبینیم. من این را گناه کبیره میدانم. متاسفانه گاهی به هتاکی دروغ گویی فحاشی و تهمت میرسد تا رقبایشان را از میدان بیرون کنند. این حرکت کاملا ضداسلامی ضداخلاقی ضد انسانی و ضدکشور داری است. معنای این کار این است که کسانی که عزت نفس دارند وارد این وادی نمی شوند. مگر اینکه از آبرو و حیثیت خود بگذرند که این گونه انسانها کم هستند. به نظرم رویه بسیار بدی است و متاسفانه ضداهداف اسلامی ماست. خیلی هم رواج دارد. سالهاست که این وضع را در همه کشور داریم. با اینکه گاهی نصیحت میشود روز به روز بدتر میکنند. این کار بد است و مطمئن نیستم تکرار نشود. چون همین الان که خبری نیست علاماتش را میبینیم. ولی همه باید تلاش کنیم تا جلوی این سیئه اخلاقی و گناه کبیره را بگیرم. این گناه به اندازه یک گناه شخصی نیست. به اندازه یک انقلاب و یک کشور اسلامی است که مانع از برخورداری از نیروهای اصلح میشود.
جمهوری اسلامی: به نظر میرسد این کار زشت و این گناه کبیره تبدیل به یک فرهنگ ضدارزشی و تخریبی شده است و با نصیحت حل شدنی نیست. کسانی که پشت این ماجرا هستند در واقع تشنگان قدرت هستند و برای حفظ قدرت و از قبل برای بدست آوردن قدرت این روش را ترویج و دنبال میکنند. یکی از وظایف بزرگ نظام اسلامی برخورد با فرهنگ شدن چنین رویه های غلط و ایجاد فرهنگ مقابل یعنی فرهنگ تکریم شخصیت انسانهاست. نمی بینیم در کشور برای از بین بردن آن فرهنگ غلط و جایگزین کردن فرهنگ درست حرکتی وجود داشته باشد. از جناب عالی به عنوان یکی از ارکان نظام هم این سوال وجود دارد که چرا و هم اینکه خود شما هم باید سهمی داشته باشید تا به طور عملی با آن فرهنگ مقابله کنید.
حرف شما را قبول دارم. نشان داده که نصایح تا به حال جواب نداده است. گاهی تخفیف میکند و دوباره حرکت از نو شروع میشود. ابزارش در دست من نیست. در دست جاهای دیگر است. آنها هم که باید عمل کنند عمل نمی کنند. فرض کنید قوه قضاییه و دادستان کل میتوانند در خیلی از مسایل به عنوان مدعی العموم مطرح و در دادگاهها جلوگیری کنند که این کار را نمی کنند. حتی گاهی که به دادگاه میرود به خاطر ملاحظات زیاد یا درست بررسی نمی شود و یا متوقف میشود. موارد زیادی را خودم میدانم که متوقف شد. سایر دستگاههای نظارتی هم کارشان را انجام نمی دهند.
فکر میکنم یک عزم ملی و توافق جمعی و یک قانون خیلی صریح میخواهد که جلوی این کار را بگیرد. البته الان در سیستم های دمکراتیک دنیا و در کشورهای پیشرفته غربی هم این بازیها فراوان است. دیدید که میروند نبش قبر میکنند و موارد قدیمی را برای رقبایشان پیدا و بزرگ میکنند. این بازی همه جا هست ولی در جامعه اسلامی برای ما خیلی سنگین است. ولی میبینیم که دیگران یعنی هر دو جناح کشور از این کارها میکنند و کم کم استاد شدند. یعنی تک و پا تک را با هم انجام میدهند. ما نمی توانیم پاتک بکنیم. مثلا من راضی نیستم که اگر در موقعی مطالبی درباره من بگویند شبیه آن حرفها را به آنها بگویم. خیلی ها مثل من هستند. ولی در جامعه غربی این گونه نیست. به هرحال در اینجا یک حرکت نابرابری در این گونه مسایل وجود دارد که فکر میکنم آسیب زیادی به نظام میزند. باید جلویش را در جایی گرفت و فکری کرد. خودم که تا به حال نتوانستم جلوی این مسئله را بگیرم.
جمهوری اسلامی: بخشی از این مسئله مربوط به رسانه ملی است. رسانه های دیگر ممکن است مربوط به بخش خصوصی و احزاب باشند و براساس سلیقه های خودشان عمل کنند. رسانه ملی در این بخش خوب عمل نمی کند. خیلی وقت ها به خاطر تبعیض سانسور و حرکت جهت دار زیرسوال است. در این بخش هم حق مردم و هم حق کسانی است که ذی حق هستند و در نظام و انقلاب سابقه دارند و خدمت کرده اند و هم وضعیتی دارند که شخصیت و مسایل آنها برای آینده جامعه و نظام تعیین تکلیف میکند. نباید در این شرایط بی تفاوت بود. باید کار اساسی کرد. شاید به مراکزی مثل دستگاه قضایی هم زیاد مربوط نباشد. در آن شرایط چه باید کرد
این یک مجموعه است. از شایعه گرفته که مبدای آن روشن نیست و یک دفعه و از راههای مختلف درجامعه پخش میشود تا سایت هایی که هیچ مسئولیتی ندارند و در داخل و خارج از کشور هستند و مطالب دروغ را میگویند و در جامعه نقل میشود. همه رسانه های رسمی کشور مثل رسانه ملی باید براساس قانون عمل کنند و حق ندارند خلاف قانون کنند. الان این سو اخلاق در سخنرانی ها و جلسات خانوادگی عمومی شده که جلوگیری از آن نیاز به یک کار بزرگ است. البته رسانه ملی چون وسعت دارد و مخاطبانش عمومی هستند تاثیرات بیشتری دارد. میتواند با یک حرف کوچک یک موج بزرگ خلق کند. ولی وقتی این گونه حرفها شروع شد به تدریج در جامعه پخش میشود و اثر خود را میگذارد. آثار نهایی این حالت به کل نظام برمی گردد. یعنی وقتی مردم احساس کنند این همه مدیران شخصیت ها و پیشتازانشان معیوب هستند اعتباری برای نظام باقی نمی ماند. لذا برخورد با این مسئله یک وظیفه ملی است که باید انجام شود. امیدواریم راهی پیدا شود. دردی است که الان همه دلسوزان درباره آن حرف میزنند.
جمهوری اسلامی: به عنوان حسن ختام مصاحبه بگویم که خاطرات شما را میخواندم که به جبهه رفته بودید تا بعد از عدم موفقیت عملیات کربلای چهار عملیات کربلای پنج را انجام دهید. نوشته بودید: « تردیدها دارد آزارم میدهد. بعضی از فرماندهان میگفتند باید حمله کنیم و اگر حمله نکنیم فایده ندارد و بعضی ها میگفتند اگر الان حمله کنیم هیچ کاری نمی توانیم بکنیم. » نوشته بودید: « بعد از 48 ساعت نخوابیدن دو ساعت خوابیدم و صبح که برای نماز بلند شدم همان حالت معنوی را داشتم که در زمان زندان تجربه اش کرده بودم. » سوالم این است که آنچه هاشمی رفسنجانی را بعد از حدود چندین دهه تلاش مبارزه و فعالیت الان برای ایران نگران میکند چیست؟ هرچه از اهداف انقلاب دور شویم مرا رنج میدهد. مواردی را اول مصاحبه مشخص کردم که جزو اهداف مبارزه و انقلاب بود اگر از آنها دور شویم خیلی گران تمام میشود. یعنی انسان احساس میکند آرزوهایش محقق نمی شود. این مسئله مرا رنج میدهد.
داستانی که گفتید واقعا شب سختی بود. یک شب تا نزدیکیهای صبح همه فرماندهان لشکرها را جمع کرده بودم که بحث کنیم. یک سال زحمت کشیده و نیرو جمع کرده بودیم و با اجازه امام 30 میلیارد تومان از بانک مرکزی گرفته بودیم تا هزینه لشکرکشی را تامین کنیم و یک عملیات سرنوشت ساز داشته باشیم. 500 گردان را آماده کردیم و به جبهه رفتیم. ولی شروع کار ما در عملیات کربلای چهار ناموفق بود. گویا آمریکا عملیات ما را کشف کرده و به صدام اطلاع داده بود. در این گونه عملیات غافلگیری شرط پیروزی بود. روحیه رزمندگان و فرماندهان خیلی ضعیف شده بود. جلسه بسیار سختی داشتیم که دو نظر بود. فکر میکنم مجله نگین فصلنامه دفاع مقدس متن مذاکرات آن شب را منتشر کرده است. آن شب موافق و مخالف استدلالهای خود را گفتند و اختلاف نظر حل نشد و در نهایت به من گفتند: «شما فرمانده ما هستید و هرچه تصمیم بگیرید مطیع هستیم». من و آقای رضایی بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدم که باید بمانیم و عملیات کربلای پنج را شروع کنیم. واقعا تصمیم مهمی بود و خدا کمک کرد که آن شب آن تصمیم را گرفتیم. متن آن مذاکرات خواندنی است.