در پی انتشار مباحث اخیر مطرح از سوی عبدالکریم سروش و زیر سؤال بردن درستی قرآن کریم، شماری از طلاب حوزههای علمیه و دانشجویان مسلمان دانشگاههای کشور، از سکوت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و چهرههای روشنفکر دینی چون سید محمد خاتمی انتقاد کردند.
یکی از اساتید حوزه علمیه قم، با بیان این مطلب به خبرنگار «تابناک» گفت: البته اشکالات برخی اظهارنظرها، آنچنان آشکار است که هر که اندک آشنایی با معارف دینی داشته باشد، آنها را درمییابد؛ برای نمونه، در این مطالب با تقسیم محتوایی قرآن به عرضیات و موارد دیگر، بخشی خطاپذیر معرفی شده است که در این صورت، معلوم نیست عرضیات کدام است اصلیات کدام و ناگزیر اصل قرآن را باید به کناری وانهیم!
وی افزود: در اوضاع کنونی که یکی از کارگردانان صاحبنام سینما نیز از سر درد و تعلق خاطر به معنویت و دیانت وارد میدان شده، سکوت برخی بزرگان حوزه و نیز روشنفکری متعهد، جای پرسش دارد!
این کارشناس دینی ادامه داد: هرچند برخی چهرههای ارزشمند چون آیتالله سبحانی، هماکنون با صراحت و قوت استدلال خود، وارد میدان جدال احسن شدهاند، اما از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که مهمترین تشکل اساتید حوزه به شمار میرود، انتظار میرفت با ورود قوی خود و پیش فرستادن فضلای برجسته، پاسخ متقنی به این پدیده دهند.
وی افزود: هماکنون روشنفکران دینی متعهد به انقلاب، از جمله چهرههایی چون حجتالاسلام سیدمحمد خاتمی نیز باید با موضعگیری صریح، جلوی سوءاستفاده از عنوان روشنفکری دینی برای طرح مسایل ضددینی را بگیرند و با روشنگری، مانع بازی خوردن جوانانی شوند که از برخی مشکلات و بیعدالتیها ناراضیاند. این انتظار از دهها مؤسسه پژوهشی در قم و تهران و نیز فضلای برجسته حوزه و تشکلهای آنان از جمله مجمع محققین و مدرسین قم نیز میرود.
این استاد علوم دینی اظهار داشت: قطعا مسایلی که با مهمترین معجز ه پیامبر اکرم (ص)، یعنی قرآن و اصل دین ارتباط پیدا میکند، بسیار مهمتر از مسایلی زودگذر چون انتخابات است و نباید برخی مشغلههای جاری، بزرگان حوزههای علمیه و چهرههای روشنفکری متعهد را غافل کند.
وی ادامه داد: البته ورود به این میدان نیز امری حساس و ظریف است، چراکه یکی از عوامل کشیده شدن مباحث آقای سروش به نقطه کنونی، برخی برخوردهای خشن و غیر استدلالی در سالهای گذشته بوده است و طبیعتا اگر هماکنون هم اظهارات تند و خشن یا تجمعات کفنپوشان و مسائلی از این دست در برابر اظهارات بیپایه اخیر مطرح شود، تنها سود آن مظلومنمایی برای طرف مقابل است و فایدهای برای هدف اصلی که هدایت جامعه است، نخواهد داشت، اما این امر، دلیل بیاعتنایی و رکود کنونی حاکم بر تشکلهای فکری دینی نمیشود و جامعه متدین انتظار دارد فرهیختگان حوزه و دانشگاه که از معارف دینی سیراب شدهاند، با بیان شیوا و جدال احسن به میدان آیند.