فرمان امام خمینی(ره) در ۵آذر ۱۳۵۸مبنی بر تشکیل بسیج مستضعفان بدون شک یکی ازتاثیرگزارترین تصیمات راهبردی تاریخ انقلاب اسلامی وبلکه نهضت جهانی اسلام درتاریخ معاصراست. تشکیل بسیج مستضعفان حدود یک سال پیش از آغاز تهاجم نظامی دشمن بعثی نشان میدهد که، نگاه اولیه به تشکیل بسیج از انگیزهای "نظامی" پیروی نکرده است، هرچند این نهاد به خاطر جنگی که یک سال پس از تشکیل آن بر کشور ما تحمیل شد و به خاطر نقش اساسی که در دوران دفاع مقدس ایفا نمود، کارکردی دفاعی نیز پیدا کرد.
نگاهی به پیامهای بنیانگذار بسیج مستضعفان نشان میدهدکه امام راحل درپی پایه ریزی یک "تفکر نوین" و خلق یک پدیده تازه برای به حرکت درآوردن جامعه اسلامی درمسیرسازندگی مادی ومعنوی بوده است. از همین رو مهمترین پیامهای امام خمینی(ره) درباره بسیج، به جای آنکه تجلیل از نقش "نظامی" این نهاد و رشادتهای بسیجیان در حوزه دفاعی باشد، از افقی وسیع تر برخوردار است.
از نگاه امام خمینی (ره) " بسیج میقات پابرهنگان، و معراج اندیشه پاک اسلامی است، و اگر درکشوری ندای دلنشین تفکر بسیجی طنین اندازد، چشم طمع دشمنان و جهان خواران از آن دور خواهد گردید." بنا براین دامن زدن به این برداشت که بسیج نهادی نظامی است، و جنجال برسر حضور فعال بسیجیان (و نه تشکیلات نیروی مقاومت بسیج) در عرصه انتخابات، زمینه دورشدن ازاهداف اولیه تاسیس بسیج، به عنوان نماد یک تفکر را فراهم میآورد.
اگرچه تا تحقق آرمان بزرگ امام برای تشکیل ارتش بیست میلیونی که شعاری نمادین برای همگانی کردن بسیج در جامعه بود، فاصلهای فراوان وجوددارد ولی شرایط حاضر یعنی سازمان دهی بیش از ۱۰میلیون بسیجی تا کنون، گام موفقیت آمیزی در جامه عمل پوشاندن به آن آرمان به شمار میرود، و با توجه به اینکه تقریبا همه اعضای بسیج از جمله کسانی هستند که از نظر سنی از شرایط لازم برای حضوردرصحنه انتخابات برخوردارند، تلاش برای محروم ساختن بسیجیان از حضور در عرصه مهم انتخابات، میتواند برخلق حماسهای ماندگار و حضوری پر شوردرپای صندوقهای رای تاثیر منفی برجای بگذارد.
این نکته البته ازظرافتی خاص برخوردار است، یکی ازخطوط پررنگ تبلیغاتی که از سوی بعضی از فعالان سیاسی و رسانهای، در جامعهدنبال میشود، آن است که با "نظامی" خواندن بسیجیان، هرگونه حرکت برای وارد ساختن این نیروی عظیم به میدان انتخابات را، مصداق ورود نظامیان در دسته بندیهای سیاسی تبلیغ میکنند و آن را خلاف نظرات امام راحل و مقام معظم رهبری ارزیابی می کنند. به همین خاطر حضور در این میدان نیازبه عملکردی شفاف و در عین حال ظریف و دقیق دارد که مرز میان حضور سیاسی در عرصه انقلاب و کشور از حضور سیاسی در عرصه رقابتهای جناحی را روشن سازد.
از سوی دیگر چنانچه به حضور بسیج به عنوان یک "تفکر" درعرصه انتخابات نگریسته شود، میتوان به شکلگیری مجلسی با تفکر بسیجی مورد نظرامام راحل نیز امیدوار بود، که به نوبه خود بر روند قانونگذاریها و سیاستگذاریهای آینده نظام در عرصههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تاثیر مثبتی خواهد داشت، و به تحقق آرزوی بنیانگذار جمهوری اسلامی مبنی بر "دور شدن چشم طمع دشمنان و جهان خواران" از کشور خواهد انجامید.
صرف نظر از آنچه در ادبیات سیاسی بعضی از رسانهها در خصوص تقسیم جریانهای سیاسی کشور، از جمله به اصولگرا و اصلاح طلب وجود دارد، مبانی آنچه امام راحل از آن با عنوان "تفکر بسیجی" یاد میفرمودند، با آنچه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی از آن به "گفتمان اصولگرایی" تعبیر میکنند، انطباقی غیر قابل انکار دارد.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در تاریخ نوزدهم اردیبهشت ،۱۳۸۴در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاههای کرمان با برشمردن بعضی از مصادیق اصولگرایی، تعریفی فراتر از آنچه در دسته بندیهای سیاسی به اصولگرا و اصلاح طلب اطلاق میشود، ارائه دادند که بدیهی است، دفاع بسیج ازاصولگرایی مورد نظر رهبری، و مراقبت برای تکامل آن، به هیچ روی با آنچه در رقابت های جناحی مطرح است منطبق نیست. بلکه حضور بسیج در عرصههای مختلف برای ترویج اصولی که رهبر انقلاب در تبیین اصولگرایی بیان داشتند، در زمره وظایف ذاتی بسیجیان به شمار میآید.
رهبر انقلاب اسلامی در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاههای کرمان با غلط خواندن تقسیم بندی جریانهای سیاسی به اصولگرا و اصلاح طلب فرمودند:
"بنده دعوای اصلاح طلب و اصولگرا را قبول ندارم. من این تقسیم بندی را غلط میدانم . نقطه ی مقابل اصولگرا، اصلاح طلب نیست. نقطه مقابل اصلاح طلب، اصولگرا نیست . نقطه ی مقابل اصولگرا، آدم بیاصول و لاابالی است.
آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست. آدم هرهری مذهب است . یک روز منافع او یا فضای عمومی ایجاب میکند که بشدت ضد سرمایهگذاری و سرمایه داری حرکت کند، یک روز هم منافعاش یا فضا ایجاب میکند که طرفدار سرسخت سرمایه داری شود. حتی به شکل وابسته و نابابش ! نقطه ی مقابل اصلاح طلبی ، افساد است. بنده معتقد به اصولگرای اصلاح طلبم. اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روشها به صورت روزبه روز و نوبه نو." حدود یک سال پس از آن حضرت آیت الله خامنهای در جمع مسوولین نظام در تهران، در تاریخ بیست و نهم خرداد ۱۳۸۵بار دیگر ضمن تاکید بر اینکه " اصولگرایی در مقابل نحلههای سیاسی رایج کشورنیست." تقسیم فعالان سیاسی را به اصولگرا و اصلاح طلب غلط خوانده و فرمودند: "اصولگرایی متعلق به همه کسانی است که به مبانی انقلاب معتقد و پایبندند و آنها را دوست می دارند. حالا اسمشان هر چه باشد." ایشان در آن سخنان به تشریح مبانی اصولگرایی، پرداختند. "ایمان و هویت اسلامی و انقلابی و پایبندی به آن"، " عدالت" به عنوان فلسفه وجودی نظام جمهوری اسلامی، " استقلال" در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، "تقویت خودباوری و اعتماد به نفس ملی" که سال جاری نیز در جریان سفر به استان یزد به تشریح و تبیین آن پرداختند، "جهاد علمی" که با تاکید آن را جزو مبانی اصولگرایی خواندند، "تثبیت و تامین آزادی و آزاداندیشی" و " اصلاحات" به معنی "اصلاح و تصحیح روشها" و " شکوفایی اقتصادی" برای رسیدگی به زندگی مردم و رسیدگی بهاقتصاد کشور نیز ازدیگر مبانی اصولگرایی از دیدگاه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی به شمار می رود.
حضور بسیج در صحنه انتخابات، برای ترویج و دفاع از تفکر"اصولگرایی" با تعریف رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و مبانی مورد نظر ایشان، نه تنها ربطی به بحث حضور نظامیان در عرصه رقابتهای جناحی ندارد، بلکه دقیقا در مسیر اهداف انقلاب اسلامی و آرمانهای نظام جمهوری اسلامی و بنیانگذار آن است.
بنا برآنچه گذشت، تلاش برای افزایش حضورکمی بسیج درانتخابات، تبلیغ برای حضور تفکر بسیجی با مبانی اصولگرایی مورد نظر رهبر انقلاب اسلامی، در رایدهندگان وداوطلبان، نیز تا زمانی که به ورود در دسته بندیهای سیاسی منجر نشود نیز مغایرتی با دیدگاههای امام راحل و رهبر معظم انقلاب نخواهد داشت. هرچند باید منتظرتبلیغات تخریبی و جنگ روانی ازسوی مخالفان تفکر بسیجی نیز بود که پدیده تازهای نیست و با مدیریت صحیح و اطلاع رسانی به موقع ، بدون گرفتار آمدن در جنگ روانی مخالفان این تفکر، میتوان در مسیر تحقق آرمانهای بنیانگذار جمهوری اسلامی حرکت نمود.