این روزها با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات مجلس هشتم تنور بحث مشارکت سیاسی زنان هم دوباره داغ شده است. گروه های مختلف زنان با تفکرات و اصول متفاوت در آستانه انتخاباتی دیگر بر سر یک اصل مشترک به تفاهمی دست کم ظاهری رسیده اند و آن هم ضرورت و وجوب مشارکت فعال زنان در امور سیاسی و اختصاص کرسی هایی از مجلس به نیمه پنهان جامعه است تا فرآیند تصمیم سازی و تصمیم گیری ابعاد تازه تری پیدا کند و زنان هم به عنوان یک نیمه فعال و تاثیرگذار در اجتماع منشا تاثیری در آن باشند.
مشارکت سیاسی زنان شکل متفاوتی نسبت به مشارکت سیاسی مرسوم در جوامع دارد. دستکم در ایران حضور و مشارکت مدنی این گروه توام است با حرکتهای ضد جنگ و صلح طلبانه.
نحلههای فمنیستی و فعالان در جنبش زنان در سراسر جهان بر این باورند که افزایش مشارکت سیاسی زنان میتواند به تغییر گفتمان قدرت در جهان بینجامد؛ آنچه در فضای کنونی پیامدی جز جنگ و ویرانی به همراه نداشته است.
اما تحلیل قدرت سیاسی در چارچوبی که ما در آن زندگی میکنیم؛ این روزها به نقطه جالب توجهی رسیده است.
انتخابات در همه جوامع بشری کارزاری برای رقابت سیاسی و سنجش نحوه حضور گروهها ، احزاب و طیفهای سیاسی است، اما بررسی جنسیتی این رقابت نیز خالی از لطف نیست.
زنان سیاسی منتسب به طیف اصلاح طلب فرصت چند ماهه مانده به انتخابات را غنیمت شمردهاند و گفتمان قدرت خواهی خود را این بار با خواستههای متجددانهای همراه ساختهاند.
در این میان درخواست سهم 30درصدی از قدرت و استفاده از مفهوم اجتماعی تبعیض مثبت برای حضور سیاسی زنان مشارکت آنان را نسبت به دورههای پیش متمایز میکند.
اما آنچه بیش از فعالیت زنان اصلاح طلب در جبهه زنان اصولگرا جای امیدواری دارد این است که زنان منتسب به این طیف جهشی در گفتمان قدرتخواهی خود به نمایش گذاشتهاند.
زنان اصولگرا غالبا در ساختاری به رقابت سیاسی میپردازند که نفوذ قدرت پدرسالار در آن بیش از دیگر طیفها به چشم میخورد. با این همه، بررسی خواست زنان اصولگرا در فرصت چند ماهه باقی مانده تا انتخابات مجلس هشتم نشان میدهد که رویکرد این گروه از زنان نسبت به دورههای پیش تغییر چشمگیری داشته است.
مریم بهروزی یکی از زنان شاخص طیف اصولگرا است که تجربه چند دوره حضور در مجلس شورای اسلامی رادر کارنامه خود دارد.
او چندی پیش مردان اصولگرا را تهدید کرد که اگر با فهرست 10 نفره زنان برای قرار گرفتن در فهرست 30 نفره اصولگرایان موافقت نشود، از شرکت در انتخابات انصراف خواهد داد.
این گفته بهروزی در حالی عنوان شد که پیش از این او بارها به سهمیه 30 درصدی زنان اصلاح طلب انتقاد کرده بود.
این بار و در تغییر مواضع اخیر، او خواست زنان اصلاح طلب را مثبت تحلیل کند و معتقد است؛ خواست زنان برای حضور در ساختار قدرت سیاسی به ذات قدرت طلب آنان باز نمیگردد بلکه این موضوع ناشی از آن است که زنان در این برهه زمانی احساس کردهاند که حضورشان در قدرت امری ضروری است.
او هم آوا با دیگر گروههای فعال زنان انگاره تغییر قوانین را اولویت خواستههای زنان مطرح میکند.
پیشرفت دیگری که میتوان آن را به تعبیری یک جهش فکری در جریان قدرت خواهی زنان اصولگرا نامید؛ پیبردن این گروه به ساخت قدرت مردسالار و نقد آن است.
آنچه نخستین بار در این دوره از سوی زنان اصولگرا مطرح شده است؛ این بار به صراحت چارچوبهایی که مانع از حضور سیاسی آنان در قدرت میشود را نقد میکنند.
از سوی دیگر، آنان این روزها دریافتهاند که این مردان بودهاند که سالیان سال برای زنان سهمیههای حضور تعیین کردهاند. سهمیهای که این روزها دیگر زنان را قانع نمیکند.