شبکه تلویزیونی الجزیره قطر سه شنبه شب در میز گردی به بررسی ابعاد دموکراسی در ایران پرداخت. به گزارش گروه اخبار صوتی و تصویری ایرنا، الجزیره در ابتدای این میزگرد چند پرسش را به عنوان محورهای گفت وگو مطرح کرد از جمله این که آیا بهتر نیست جهان با دید احترام و تکریم به دموکراسی ایران نگاه کند؟ چرا برخی اعراب که حتی اجازه برگزاری انتخابات شهرداریها را هم ندارند چه رسد به انتخابات ریاست جمهوری، در دموکراسی ایران ابراز تردید میکنند؟ آیا همچنان که جهان گواهی داد انتخابات اخیر ایران، شاهد رقابت واقعی و دموکراتیک نبود در حالی که نتایج انتخابات برخی کشورهای عربی از چند ماه قبل مشخص میشود؟ آیا ۴۰میلیون رایدهنده ایرانی همه جاهل و ناآگاه هستند؟ آیا توهین به ملت ایران نیست که انتخابات آنها را صرفا یک نمایش توصیف کنیم؟ چه عیبی دارد که یک مرجع عالی در ایران وجود داشته باشد؟ آیا موسسات صنعتی و نظامی و گروههای فشار، مراجع اول و آخر برای روسای جمهور آمریکا نیستند؟
الجزیره سپس گفت: در نظرسنجی که برای این برنامه از مخاطبان شده، حدود ۵۸ درصد اعلام کردند، دموکراسی واقعی در ایران وجود دارد.
مجری الجزیره ادامه داد: این رقم اکثریتی قابل قبول است با وجود اینکه بسیاری از رسانههای عربی و بخصوص رسانههای منسوب به میانه روهای عرب طی مدت اخیر شیطنتهای زیادی علیه ایران کردند.
محمد احمد الاهوازی به عنوان یک فعال سیاسی مخالف، در ابتدای این میزگرد گفت: علت این نتیجه، تاثیر رسانههای ایرانی بر افکار عمومی عربی است و افکار عمومی عربی به فعالیتهای سیاسی داخلی ایران توجه زیادی دارند و مقابله ظاهری ایران با اسرائیل هم در افزایش رقم موافقان دموکراسی در ایران نقش مهمی داشته است.
وی افزود: از ۶۰سال پیش تاکنون دموکراسی به شعار اصلی بیشتر کشورهای جهان تبدیل شده است حتی برای دولتهای دیکتاتوری. دموکراسی در حال حاضر شامل همه فعالیتهای آزادی خواهانه برای تجمعات، احزاب، قومیتها و ادیان ، گروههای اجتماعی مثل کودکان و زنان و حتی برای حقوق حیوانات میشود.
به ادعای وی؟ در ایران پارلمان که باید در خدمت دموکراسی باشد و آن را بنا کند و قوه قضائیه و مجریه و پلیس را تحت نظارت داشته باشد، متفاوت از همه پارلمانهای جهان است.
وی ادعا کرد : اکنون پارلمان متشکل از محافظه کاران و آنچه در ایران روی می دهد، نمایش است.
فیصل عبد الساتر روزنامه نگار و کارشناس امور ایران در پاسخ گفت: اینکه گفته شود افکار عمومی عربی تحت تاثیر رسانههای ایرانی قرار دارند نادرست است زیرا رسانههای ایران در جهان وجود ندارد.
وی ادامه داد: هر روز سیلی از اخبار و مطالب از رسانههای جهانی به سوی ما سرازیر است و هیچ چیزی از رسانههای ایرانی را مشاهده نمیکنیم، جز شبکه العالم که به زبان عربی برنامه پخش میکند.
عبدالساتر سپس پرسید: آیا همه اقدامات در ایران میتواند نمایشی باشد؟ مسئولان عالی رتبه ایران چگونه میتوانند این حرکت دموکراتیک را تحمل کنند و اختلافات عمیق کاملا آشکار شود تا فقط نمایشی اجرا شود؟ احمدی نژاد که پسر یک آهنگر است چهار سال پیش بزرگترین قدرت نظام یعنی رفسنجانی را با اختلاف زیاد شکست داد.
رفسنجانی در انتخابات مجلس هم نتوانست یک کرسی را برای خود کسب کند.
خاتمی هم هنگامی که نامزد انتخابات شد، شخصیت شناخته شدهای نبود اما ناطق نوری را شکست داد.
وی تصریح کرد: در بسیاری از انتخابات ایران، شخصیتهای برجسته نظام شکست خوردند. ظاهرا برخی دموکراسی بسته بندی و ارسال شده از سوی آمریکا را می پذیرند.
به گفته این روزنامه نگار عرب؟ هنگامی که نتایج انتخابات به نفع آمریکا نشد، تردیدها مطرح شد اما قبل از انتخابات در میان همه تبلیغات داغ، مسائل، امور داخلی ایران نامیده میشد.
وی افزود: سارکوزی چگونه در دومین روز پس از انتخابات توانست بفهمد که تقلب در این انتخابات صورت گرفته است؟ آیا مساله جز این است که شرکتهای موبایل و رسانههای خبری تحت کنترل آمریکا و اینترنت، پیامهای مشخصی را برای ملت ایران و برای جهان ارسال کردند که حاکی از وجود تقلب در انتخابات بود.
عبد الساتر خاطرنشان کرد: آنان بودند که ملت را علیه رهبرانش تحریک کردند ولی من معتقدم همه این آشوبها در خیابانهای ایران، به نفع دموکراسی این کشور است.
بنابر گزارش؟ مجری برنامه به یک رویداد تاریخی اشاره کرد و گفت:
در سال ۱۹۵۳سازمان اطلاعات آمریکا هشت هزار نفر را در تهران به راه
انداخت و چنین وانمود کرد که تظاهرات مردمی علیه مصدق در جریان است. هدف
از این اقدام کودتا علیه وی بود اما آیا نظام ایران میتواند ۴۰میلیون
نفر را در یک نمایش به پای صندوقهای رای بیاورد؟
مجری الجزیره شاهدی از آمریکا ذکر کرد و گفت: امی گودمن نویسنده
آمریکایی همین سخن را درباره انتخابات آمریکا بیان کرد و گفت که در یک
روستا تعداد ساکنان ۲۸هزار نفر بود و ۶۰۰هزار نفر از ساکنان آن برای
بوش رای دادند.
اعبد الساتر نیز گفت: الاهوازی ۲۰سال است که در لندن زندگی میکند. باید گفت تخلفات انتخاباتی یک امر است و دموکراسی در انتخابات امر دیگر. در همه کشورهای جهان، شبهههایی در انتخابات رخ میدهد. ایالت فلوریدای آمریکا بهترین شاهد این موضوع است. قانون اساسی ایران به ولی فقیه اختیاراتی داده است و او هم بر اساس این اختیارات عمل میکند. قانون اساسی ایران با ۹۸درصد آرا و اصلاحیه آن با بیش از ۹۰درصد آرا تصویب شد.
این اختیارات رهبری ایران، امری عجیب و بیسابقه در جهان نیست چنانکه در آمریکا هم مردم برای رئیس جمهور تصمیم نمیگیرند. در همه کشورهای جهان رئیس جمهور انتخاب میشود ولی قوه قضائیه را مردم انتخاب نمیکنند. در ایران هم مجلس خبرگان که رهبر را تعیین میکنند خود منتخب مردم در همه استانها هستند. اگر رهبر ایران اختیارات بالایی دارد، انتخاب خود او در دست مجلس خبرگان است. اشکالی که الاهوازی به قانون ایران وارد میکند، در واقع انتقاد از مردم این کشور است که چنین قانون اساسی را تصویب کرده است مجری الجزیره افزود: در آلمان، نخست وزیر وزیر دادگستری را انتخاب میکند عبد الساتر گفت: هنگامی که انقلاب مشروطیت و رهبران آن هدف حمله مخالفان قرار گرفتند و سران مشروطه اعدام شدند، انقلاب ایران روی داد و امام خمینی (ره) از تکرار تجربه فراموش شدن مشروطه نگران بود لذا همه پرسی جمهوری اسلامی و قانون اساسی را برگزار کرد. اصل ولایت فقیه، اختراع امام خمینی ( ره) نبود بلکه این اصل، یکی از اندیشههای دینی موجود در مذهب شیعه ۱۲ امامی است.
عبد الساتر اظهار داشت: اصل ولایت فقیه در زمان امام خمینی (ره)، شاهد بحث های زیادی میان او و دیگر مراجع در قم بود اما این اصل به کسی تحمیل نشد . باید توجه داشت که نظام ایران مبتنی بر اصول شیعه است که بیش از ۹۰ درصد ملت به آن اعتقاد دارند. درباره مذهب در قانون اساسی تصریح شده ولی هیچ اشارهای به قومیت نشده، زیرا رهبر ایران، جزو مردم آذربایجان است و میرحسین موسوی هم آذری است.
مجری الجزیره به مسائل آمریکا اشاره کرد و گفت: آمریکاییها که
ادعای دموکراسی میکنند با اوباما چه برخوردی کردند آن هم فقط به این دلیل
که نام پدرش حسین بود؟
اوباما اعلام کرد، مسیحی است ولی رسانهها با او چه کردند؟ آمریکایی
ها فقط نامزد مسیحی را برای انتخابات میپذیرند. در آمریکا هم شرط مسیحی و
حتی از یک طایفه معین مسیحی در قانون اساسی برای نامزد انتخابات ذکر شده
است.
الاهوازی که نتوانست دلیل قانعکننده ای بیاورد به سراغ نهادهای بین المللی رفت و گفت: نمونه دموکراسی آمریکا شکست خورده است و جنایات این دولت در منطقه برای همه روشن است اما باید دموکراسی ایران را با دموکراسی مورد نظر نهادهای بینالمللی مقایسه کنیم.
عبد الساتر در بخش دیگری از میزگرد الجزیره گفت: درست است که رهبر انقلاب اختیار برکناری رئیس جمهور را دارد، ولی تا کنون این کار را نکرده است؟ بنی صدر به خیانت بزرگ متهم بود که از کار برکنار شد. اگر از برکناری سخن بگوییم، مجلس خبرگان هم میتواند ولی فقیه را برکنار کند اما آیا تا کنون چنین کاری را انجام داده است؟ میتوانیم بگوییم ما، در برابر یک نمونه از حاکمیت پیچیده قرار داریم ولی اختیارات هر بخش از این حاکمیت در قانون مشخص است و کسی نمیتواند وجهه قانونی را از این اختیارات بگیرد مگر با برگزاری همه پرسی.
وی افزود: به هر حال من معتقدم حرکت دموکراتیک ایران به حدی کاملا بینظیر رسیده در حالی که در بیابان خشک دموکراسی عربی، شاهد هیچ حرکتی نیستیم.
مساله مهم دیگر این است که اکنون عدهای شیعه در عربستان سعودی زندگی می کنند اما تا کنون کسی درخواست کرده که پادشاه این کشور از شیعیان باشد یا حتی در بحرین که شیعه اکثریت را دارند، کسی چنین سخنی را بیان کرده است؟ سخنان ایران در جهان هرگز آمیخته با مسائل تبعیض میان شیعه و سن نبوده ولی سخنان کینه توزانه و تبعیض آمیز و طایفهای از برخی کشورهای عربی آمده است. امام خمینی (ره) با حمایت از مساله فلسطین، اجازه پرداخت خمس و زکات به فلسطینیها را داد.
مجری برنامه نیز گفت: همه میدانند که رئیس جمهور آمریکا فقط بازیچه ای در دست ارباب صنایع و نظامیان و گروههای فشار است. برخی حتی معتقدند اختیارات رئیس جمهور ایران بیش از رئیس جمهور آمریکا است زیرا فشار لابی ها و کنگره در آمریکا عامل باز دارنده رئیس جمهور است.
مجری به وجود استبلیشمنت در انگلیس اشاره کرد و گفت: این نهاد
موسسهای است که همه به آن مراجعه میکنند حتی نخست وزیر و ملکه. چرا برای آمریکا وجود یک مرجع بالاتر از رئیس جمهور مجاز است و برای انگلیسی ها هم وجود استبلیشمنت مجاز است اما برای ایران مجاز نیست؟ آیا میتوان گفت به این ترتیب در هیچ یک از این کشورها دموکراسی وجود ندارد؟ واقعیت این است که دموکراسی خارج از چارچوب نظام وجود ندارد و باید یک کشور و یک حاکمیت وجود داشته باشد تا دموکراسی هم در چارچوب آن اجرا شود؟ عبد الساتر همچنین گفت: در ۹انتخابات گذشته هیچ صدایی از اعراب یا گوشه و کنار جهان شنیده نشد که دیکتاتوری در ایران وجود دارد. اکنون چه تغییری در بازی رخ داده که خارجیها از تقلب و دیکتاتوری سخن میگویند؟ آیا دلیلش آن نیست که احمدی نژاد به نماد بزرگ مقابله با آمریکا در منطقه تبدیل شده است و سیاست موازنه قوا در منطقه را اجرا کرده است؟ آیا به این دلیل نیست که ایران به یک واقعیت مهم در منطقه تبدیل شده است؟ نمیتوان گفت رویدادهای کنونی ایران، تنها و تنها نتیجه فعالیتهای اصلاح طلبان است . سازمان تروریستی مجاهدین خلق منافقین در این میان چه کرده اند؟