اولین طیف که شناسنامهدار است و دهههاست بر این همت است که جنبش آزادیخواهی را با خواهانش دفن کند که میکند و حرجی برشان نیست، اما به طیف دوم به گمانم این همایش تلنگری بود که روشنشان شود که خواسته جوانان ایرانزمین خلاف آن چیزیست که این روزها در سایتها و روزنامههای مختلف قلمی میکنند و حامیان خاتمی را ترور شخصیت.
هر چند به درستی و عقلانیست سکوت اصلاحطلبان در برابر سرخوردگان اصلاحات و آنانی که در هشت سال دولت آقای خاتمی به دنبال مقامی بودند و هنگامی که از قدرت دور ماندند و سودی نصیبشان نشد، امروزه روز در تلاش هستند تا انتقامی سخت از خاتمی و حامیانش بگیرند و مدام این و آن را متهم به جاهطلبی و قدرتخواهی میکنند تا ایده گذشته خویش را برچسبی بر حامیان واقعی اصلاحات در ایران نمایند...
باری چه باک از هجمه این اتهامات که هدف نهایی روشن است و عیان و آزادیخواهان و اصلاحطلبان واقعی بیتوجه به نارواییها، کار خود میکنند که روز یکشنبه گذشته نیز چنین کردند و حمایتشان از کاندیدای محبوبشان همین را ثابت کرد.
به واقع هیچ یک از برگزارکنندگان همایش انتظار چنین استقبالی را نداشتند و برای انتخاب و تدارک چنین تالار محدودی پشیمان گشتند که جوابگوی خیل عظیم هوادار آقای خاتمی نشدند که امثال مصطفی تاجزاده نیز در میان جمعیت انبوه خارج سالن پشت دربهای بسته تالار بماند و ناچار شود به خانه برگردد.
به سختی میتوان میانگین سنی حاضران در مراسم را به بیست و پنج سال رساند و اغلب شرکتکنندگان دانشجویان جوانی بودند که با حرارت خاصی شعارهای اصلاحطلبی سر دادند که همین جوانان در سال ۷۶ جملگی دانشآموز بودند و خیلیهایشان نیز حتی حق رای نداشتند و الحال آمدهاند تا حماسهای دیگر خلق کنند به پیروی از نسلی که در ۱۲ سال گذشته همواره هزینههای بسیاری در جهت جنبش اصلاحات در ایران پرداخته است.
نسلی که در سال ۷۶ به آقای خاتمی رای داد، در بسیاری موارد از حمایت ایشان در هشت سال ریاستاش بر قوه مجریه برخوردار نشدند و ...؛ ولی اکنون میبینیم که نسل جدید جوان ایرانی به خوبی تمامی دستاندازها را دیده و درک کرده است و با گذشتی معصومانه و بزرگوارانه کوتاهیهای آقای خاتمی در دوران ریاست جمهوریاش را بخشیده و آماده میشود تا شعار دومین دوم خرداد را در روز بیست و دوم خرداد ۸۸ تکرار کند.
چه نیک گفت رضوی فقیه در همایش و حرف دل امروز خیلی از اصلاحطلبان و جوانان دانشجوی نسل جدید است که به خوبی دریافتهاند که "به عنوان یک هوادار منتقد خاتمی دستاوردهای دولت وی را ارج میگذارم و کارهایی مانند پاکسازی وزارت اطلاعات از عناصر نامطلوب و احیای شوراها را برای توسعه سیاسی در کشور بسیار تاثیرگذار میدانم؛ با این حال معتقدم که ارزش خاتمی به خاطر کارهایی است که حاضر به انجام آن نشد. خاتمی وزیر متقلب در کابینه منصوب نکرد و هیچ یک از وزیران او درآمد ١٦٠ میلیادری نداشتند و خودش نیز حاضر نشد صندوق ذخیره ارزی را خالی کند."
و همین حضور پررنگ و پرشور جوانان ایرانی در همایش بود که سیدمحمد خاتمی در پیامی به آنان اظهار داشت: "هر کس صفا و تحرک و پشتکار شما برای تحول فضای مشارکت سیاسی کشور و ترغیب شهروندان ایرانی به اعمال حق حاکمیت بر سرنوشت خویش را میبیند، بر این شور و شعور بیشائبه آفرین میگوید. اگرچه خود را شایسته این همه لطف شما عزیزان و سخنرانان و میهمانان ارجمند این همایش نمیبینم، اما همواره خود را رهین عنایت یکایک جوانان عزیز، نخبگان جامعه و آحاد ملت بزرگوار ایران دانسته و میدانم. بهره پویش شما که بخشی از تلاشها و تجارب جامعه ما برای سربلندی ایران و ایرانی و پایدار شدن مردمسالاری سازگار با دین است از آن همه کسانی است که به اسلام و ایران دل بستهاند. از خداوند متعال میخواهم که قابلیت و توفیق برخورداری از این همه توجه و حسن ظن شما را بیابم."
از این جهت است که میگویم این همایش پیامی کوبنده داشت برای دو طیف که البته برای طیف دوم که سرخوردگان اصلاحات و قدرتطلبان جا مانده از قطار اصلاحات هستند، به مراتب کوبندهتر است که مدام این روزها آقای خاتمی را بیپشتوانه مردمی میدانند و حامیاناش را فرصتطلب مینامند.
منبع: گویانیوز