وبلاگ خبری جلسات هفتگی جبهه حامیان ولایت

آدرس دفتر مرکزی : تهران - میدان انقلاب اسلامی - جنب سینما بهمن - پلاک 32

وبلاگ خبری جلسات هفتگی جبهه حامیان ولایت

آدرس دفتر مرکزی : تهران - میدان انقلاب اسلامی - جنب سینما بهمن - پلاک 32

از ارتباط با یک باند بدنام تا جعل لقب «شهید بهشتی دوم»

سوءاستفاده یک کاندیدای انتخابات مجلس در تهران از نام شهید بهشتی که با واکنش فرزند این شهید نیز روبرو شده است، در حالی انجام گردید که این کاندیدا ارتباط نزدیکی با بیت منتظری و طیف مهدی هاشمی در نیمه اول دهه 60 داشته است و موضع منفی این طیف در قبال شهید بهشتی و حمایت بنی صدر قابل انکار نیست.



در این زمینه دکتر علیرضا بهشتی در گفتگو با رجانیوز تأکید کرد: کاندیداهایی که از فقر برنامه رنج می برند، دست به دامان چهره های برجسته و مورد قبول مردم می شوند.



وی درخصوص سوءاستفاده تبلیغاتی یک کاندیدا از نام شهید بهشتی در انتخابات مجلس هشتم گفت: هرچند چنین رفتارهای ناصحیحی را در گذشته هم شاهد بودیم ولی شخصاً اینگونه کارها را صحیح و اخلاقی نمی دانم و مراتب ناراحتی خود را نیز به دست اندرکاران و مسببین این سوءاستفاده غیراخلاقی رسانده ام.



بهشتی در ادامه با بیان اینکه افراد باید بر مبنای شخصیت مستقل خود وارد انتخابات شوند، تصریح کرد: اگر بخواهیم اینگونه رفتارها را ریشه یابی کنیم به این نتیجه می رسیم که چون کاندیداهای مجلس کمتر برنامه محور هستند دست به این جور رفتارها و تبلیغات می زنند و به جای اینکه با اعلام برنامه های خود از مردم رأی اعتماد بگیرند دست به دامان شخصیت هایی می شود که دارای وجهه خوبی در میان مردم بوده اند.



در بخشهایی از اعترافات هاشمی سرکرده باند معروف به «باند مهدی هاشمی» که در سال 65 براثر برخی اقدامات ضدانقلابی و خلاف امنیت ملی اعدام شد، نکاتی درباره نوع ارتباط این کاندیدای سوء استفاده کننده از نام شهید بهشتی ذکر شده که در ذیل به نقل از کتاب خاطرات سیاسی حجت الاسلام محمدی ری شهری آمده است:



«در تداوم و استمرار همان اشتباهات و لغزشها که تدریجاً به انحراف منتهی می شد می توانیم یک محور دیگری را نام ببریم به نام محور مدارس علمی. مدارس ذاتاً یک جای مقدسی بود که فقیه عالیقدر اعلام کردند منتها من که آن همه الودگی فکری و عملی داشتم و من با آن تفکرات اشتباه خودم نمی بایست به آن نزدیک می شدم ولی در آن جو عمل زدگی نزدیک شدم به مسئله مدارس. بعضی مسئولین این مدارس را خود من پیشنهاد می دادم مثل آقای کیمیایی که به پیشنهاد من مسئول مدرسه شد. بعضی مسئولیتهای مدارس را به هم فکر خودم می دادم و برای اینکه آن افکار خودمان را بر کشور جامه عمل بپوشانم، احساس کردیم که باید شورایی تشکیل شود برای مدیریت و برنامه ریزی این مدارس و لذا من از جناب آقای کیمیایی و آقای صلواتی و همچنین آقایان محمودی و صفوی و جناب آقای شکوری دعوت کردم با خودم می نشستیم هر دو سه هفته یکبار و مسائل مدارس را مطرح می کردیم. کتابخانه سیاسی قبلاً در دفتر تبلیغات بود و بعداً اختلافی بروز کرد بین آقای محمودی و دفتر تبلیغات و بعد از اینکه ما دیدیم این اختلاف به جایی نمی رسد و آقای محمودی هم همفکر ما بود و ضمناً جلبش کردیم به جلسات خودمان و در آن جلسات او هم شرکت می کرد.» (صفحه 195 از کتاب خاطرات حجت الاسلام ری شهری، صفحه 738 جلد 5 پرونده)



«من بخاطر اینکه تصور می کردم باید حوزه های علمیه و طلبه های جوان براساس ذهنیت ها و افکار و اندیشه هایی که من دارم ساخته شوند... لذا بطور فعال روی اینها کار می کردیم و چندتا از برادرها که مسئولین این مدارس بودند را دور هم جمع کردم. جناب آقای صلواتی بود، آقای کیمیایی، محمودی، صفوی و آقای شکوری و خودم این چند نفر هر دو سه هفته یکبار می نشستیم مسائل حوزه علمیه را در مدیریت و برنامه ریزیهایشان بحث می کردیم. در ضمن کتابخانه سیاسی که مسئولش جناب آقای محمودی در جمع ما حضور داشت و ما هم از کانال مدارس علمیه و هم از کانال کتابخانه سیاسی قصدمان این بود که به طلبه ها یک رشدی بدهیم حالا این رشد با چه آفاتی همراه بود بعد فهمیدم.



به قم و حوزه علمیه بعنوان یک پایگاه اصلی قدرت نگاه می کردیم که بالقوه نیروها و کادرهای آینده انقلاب و کشور را در اخل و خارج پرورش خواهد داد و از آنجا که عطش قدرت و احراز پایگاه درازمدت نصب العین ما شده بود تا افکار انحرافی خود را همه جا گسترش داده و یک بازوی نیرومند روحانی در اختیار داشته باشیم، با همکاری و همفکری آقایان: صلواتی، کیمیایی، شکوری، شیخ جعفر محمودی، سلمان صفوی، حسن نژاد، حسین ساطع، اخوی، آقای حسینی کمیته ای، میرزایی، سعیدیان در طی جلسات متعددی که در بافت های گوناگون تشکیل می شد. روی هم رفته به این نتایج رسیدیم که اولاً باید سطح آموزش سیاسی را بالا ببریم که کتابخانه سیاسی متکفل آن بود، ثانیاً بینش جهانی و بین المللی را به آنان بیاموزیم که مؤسسه نهضت ها آن را به عهده گرفته بود و ثالثاً از جریانات و اوضاع و احوال کشور مطلع باشند که هرکدام از ما به نوبه خود بخشی از آن را به عهده گرفته بودیم. من خود جلسات ماهیانه برای 70 نفر از طلاب جوان عضو مدرسه بعثت داشتم که ضمن طرح مسائل اخلاقی، مسائل خطی کشور را نیز عنوان می کردم آقای سعیدی نیز هرچند وقت یکبار در مدرسه رسول اکرم مسائل مملکت را مطرح می کرد. سلمان صفوی و حسن نژاد نیز در ضمن جلسات آموزش سیاسی در مدارس برخی مطالب ظریف را عنوان می کردند، البته این حرکت تند و انحرافی منحصر به مدارس آقا نبود که در خارج از آن نیز طلا زیادی را جذی می کردیم در مؤسسه نهضت جهانی اسلام همه هفته، طلاب جوان در حدود 80 نفر گرد می آمدند در ضمن آموختن مسائل بین المللی، پیوستگی به این تفکر و خط را در آنان تقویت می کردیم».



مهدی هاشمی در صفحه 739 پرونده در همین زمینه چنین می گوید: «در تصمیمات آینده مان گسترش کتابخانه سیاسی در سطح مراکز استان بود که با حمایت حزب الله که آنهم بقراری که نوشتم طرح عمومی گسترش را داشت در شهرستانها فعال گردد. جلسات هماهنگی و برنامه ریزی این حرکت بطور هفتگی از آقایان صلواتی، کیمیایی، شکوری، صفوی، محمودی، اینجانب و احیاناً ساطع یا اخوی و آقای سعیدی در بعضی مراحل تشکیل می یافت و علاوه بر هماهنگ ساختن مسائل مدارس آقا، کتابخانه سیاسی، نهشت جهانی اسلام نسبت به اوضاع کشور و رویدادهای خطی و بخصوص کشمکش بزرگی که اخیراً شروع شده بود، بحث و تحلیل و گفتگو می شد و تصمیم گیری هایی نیز صورت می گرفت». (صفحات صفحه 237 تا 240 از کتاب خاطرات حجت الاسلام ری شهری)



سلمان صفوی که با نام سید قهرمان صفوی از تهران کاندیدا شده و در تبلیغات انتخاباتی خود لقب "شهید بهشتی دوم" را نیز جعل کرده است، صحنه گردان اصلی همایش نفت و دوران انرژی بود که سال 64 از سوی باند مهدی هاشمی در دانشگاه تهران برگزار شد.



یکی از حاضران در آن همایش نقل می کند دکتر رضا رئیسی طوسی جزء گروهی بود که اسمشان "روند جدایی ها" بود و از گروه منافقین جدا شده بودند و دلایل جداییشان را هم در کتابی به نام روند جدایی آورده اند که دلیل جداییشان بیشتر اختلاف سلیقه ای بوده و از لحاظ فکری با آن ها مشکلی نداشته اند. یعنی مثلاً رجوی می خواسته رئیس جمهور شود این هم می خواسته کاندیدا بشود و برای همین از هم جدا شدند.



آقای طوسی که عضو هیئت علمی دانشکده حقوق بود و نفت هم درس می داد به همراه تیمی به نام "کتابخانه سیاسی قم" که به لحاظ فکری همسو با نهضت آزادی ها و تیم مهدی هاشمی و منتظری بودند، همایشی را با نام نفت و دوران انرژی برگزار کردند. البته این قضیه برای قبل از جریان مطرح شدن پرونده مهدی هاشمی و منتظری است. اما همان موقع هم منتظری در دانشگاهها دفتر داشت.



با این حال، برخی بچه های حزب الهی وقتی فهمیدند پشت این همایش چه کسانی است، سعی کردند جلوی برگزاری آن را بگیرند که همین آقای صفوی که فکر می کنم عضو فدراسیون «تکواندو» هم بود، عبایش را برداشت و جلوی بچه ها «گارد» گرفت و اجازه نداد، بچه ها وارد جلسه شوند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد